توضیحات اجمالی بخشها:
نمایه: پژوهشی جامع درباره حضرتعباس علیهالسلام با بیش از یک صد موضوع و زیر موضوع
کتابخانه: متن چهل و دو جلدکتاب درباره شخصیت حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام
نگارخانه: پنجاه طرح زیبا پیرامون حضرتعباس علیهالسلام به همراه فیلم سرداب مطهر
حکایت: چهل داستان گویا از زندگی و کرامات حضرت
آوا : بیش از هفت ساعت سخنرانی، بیش از شانزده ساعت همخوانی، مولودی، مرثیه، همچنین زیارتنامه صوتی حضرتعباس علیهالسلام
با توسل به سقای کربلا صاحب ماشین شدم
زمان مطالعه: 2 دقیقه حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای شیخ ابوالفتح الهی نیا تهرانی در تاریخ 15 / 11 / 72 مرقوم داشتهاند: در سال 1370 با عدهای به حج بیت الله الحرام مشرف شدیم. زائری که از نظر سر و وضع ظاهری تناسبی با این سفر نداشت توجه مرا به خود جلب کرد. با خود میگفتم چرا به این سفر آمده است؟
کیفر رانندهی گستاخ
زمان مطالعه: < 1 دقیقه مؤلف حیاة العباس میگوید: مادر و دختری زائر کربلا به قصد نجف سوار ماشین سواری میشوند راننده نگاهی به دختر کرده و بدون اینکه مسافر دیگر بگیرد حرکت میکند مادر دختر میگوید او خیال سوئی درباره ما دارد، راننده به کاروانسرا شور که میرسد از راه شاهی خارج شده و به داخل صحرا میرود. مادر دختر میگوید: دیدی گفتم خیال
راننده ارمنی مسلمان شد
زمان مطالعه: 2 دقیقه جناب آقای حاج جواد افشار، کارمند بیمارستان آیت الله العظمی گلپایگانی «قدس سره» طی یادداشتی چنین نوشتهاند: در سال 1356 که مردم مغازهها را میبستند و علیه شاه تظاهرات میکردند یک روز مرد ارمنی به سن 32 سال را از طرف بیت آیت الله العظمی گلپایگانی به بیمارستان نکویی آوردند و گفتند که ایشان به دین مبین اسلام تشرف پیدا
احمد هارتن
زمان مطالعه: < 1 دقیقه حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ عیسی اهری فرمودند: در اهر رانندهای بود که مسلمان شده و وی را مشهدی احمد هارتن مینامیدند علت مسلمان شدن وی آن گونه که خودش تعریف میکرد چنین بود، میگفت: از تبریز به سمت کوه گویجه بیل در حرکت بودم از گردنه که سرازیر شدم یک دفعه دیدم فرمان ماشین بریده و اتومبیل
ماشینم سوخت، اسمم را اباالفضل گذاشتند
زمان مطالعه: < 1 دقیقه حجة الاسلام و المسلمین آقای شیخ قدرالله اسکندری میانجی نقل کرد: شخصی از اهل کرمانشاه در قم دیدم که جوانی بلند بالا و به نام آقای اسکندر بود، وی که به تازگی مسلمان شده بود قبلا ارمنی بود، گفتم: به چه سبب شما مسلمان شدید؟ گفت من ماشین باری داشتم در حین رانندگی ماشین آتش گرفت درهایش محکم بسته شده
یا حضرت عباس
زمان مطالعه: < 1 دقیقه آقای محمد کریم محسنی آموزگار دبستانهای شهرستان خرم آباد از قول یکی از دوستانش به نام آقای احمد کاووسی که ایشان نیز آموزگار است چنین تعریف میکند: چند سال پیش برای استفاده از مرخصی عازم اهواز بودم. در بین راه، در محلی که به نام «تنگ فنی» معروف است و گردنهی خطرناکی دارد، کامیونی را دیدم که قسمت جلوی آن