توضیحات اجمالی بخشها:
نمایه: پژوهشی جامع درباره حضرتعباس علیهالسلام با بیش از یک صد موضوع و زیر موضوع
کتابخانه: متن چهل و دو جلدکتاب درباره شخصیت حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام
نگارخانه: پنجاه طرح زیبا پیرامون حضرتعباس علیهالسلام به همراه فیلم سرداب مطهر
حکایت: چهل داستان گویا از زندگی و کرامات حضرت
آوا : بیش از هفت ساعت سخنرانی، بیش از شانزده ساعت همخوانی، مولودی، مرثیه، همچنین زیارتنامه صوتی حضرتعباس علیهالسلام
به برادرش ابوالفضل العباس فرماید
زمان مطالعه: < 1 دقیقه همان، صفحه 335. به خون غلطان چرایی ای علمدار سپاه من نظر بگشا و بنگر یک زمان بر سوز و آه من زپشت زین چو افتادی شکست از بار غم پشتم زجا خیز ای که در هر غم بدی پشت و پناه من به بالین تو گر دیر آمدم اینک مرنج از من که سویت کوفیان از چار سو بستند
سقای کربلا
زمان مطالعه: 2 دقیقه دیوان کامل میرزا عبدالجواد جودی خراسانی، صفحه 601. (اشعار برخی شعرا همچون «صفا» در دیوان جودی راه یافته و تجدید چاپ شده است(. سقای تشنگان و علمدار نامور بشنید تا که نالهی اطفال خون جگر از یک طرف صدای عطش از حرم بلند و ز یک طرف شقاوت آن قوم کینه ور آمد به خدمت شه لب تشنگان حسین گفتا
در مدح شاه ولایت اساس و رثاء حضرت عباس
زمان مطالعه: 2 دقیقه دیوان جیحون یزدی، به کوشش احمد کرمی، سلسلهی نشریات ما، 1363 هـ. ش، تهران صفحه 46. در دهر دلا تاکی گه هالک و گه ناجی (1). از صولت آن مأیوس بر دولت این راجی (2). جز قلزم وحدت نیست کافتاده به مواجی هان از نظر کثرت ابلیس شد اخراجی شو بندهی شاه دین چند این همه محتاجی تا عرش به
در مراتب عالیهی زبدهی ناس حضرت ابوالفضل العباس
زمان مطالعه: 2 دقیقه گنجینهی الاسرار، اثر طبع عمان سامانی، انتشارات میثم تمار اصفهان، 1362 هـ. ش، صفحه 72. باز لیلی زد به گیسو شانه را سلسله جنبان شد این دیوانه را سنگ بر دارید ای فرازنگان ای هجوم آرنده بر دیوانگان از چه بر دیوانهتان آهنگ نیست او مهیا شد شما را سنگ نیست عقل را با عشق تاب جنگ کو اندر اینجا
در رفتن حضرت ابوالفضل به سوی شط فرات
زمان مطالعه: 2 دقیقه گلزار حسینی، اشعار و قصاید اختر طوسی، کتابفروشی اسلامیه، تهران بیتا، ص 521. ای دل بزن به دامن آن شهریار دست کو را به خویش خوانده خداوندگار دست یعنی علی که خاک دربارگاه او از رنگ و بوی برده ز مشک تتار دست سلطان اولیا که گدایان درگهش دارند گاه جود و سخا چون بحار دست شاهنشهی که از پی
زبان حال سیدالشهداء در بالین حضرت ابوالفضل
زمان مطالعه: < 1 دقیقه همان، صفحه 522. جدا چو حضرت عباس را شد از تن، دست برید از همه عالم دل و به حق پیوست میان سینه، دل غمگسار او شد شاد به شکر آن که زقید بلای دنیارست چو تیر خورد به چشمش ترش نکرد ابرو زبس که بود زصهبای عشق یزدان مست کشید آهی و گفت: ای برادر ادرکنی بیا که کار