زمان مطالعه: 2 دقیقه 9- آقای سید حسین سید هاشم آل طعمه کرامتی را از یکی از مردم بصره این گونه نقل کرد: حاج شاکر حامد حوران گوید: من در سال 1376 هجری قمری در دوره ابتدایی در دبستان «حمران البلد» مشغول تحصیل بودم. معلم در حال تدریس بود، ناگاه درس را قطع کرد و پرسید: چرا عباس، ابو رأس الحال است، مگر کله

زمان مطالعه: < 1 دقیقه 10- سید کاظم محمود آل طعمه کرامتی را این گونه نقل می‏کند و می‏گوید: به چشم خودم درسال 1999 میلادی دیدم که مردی قسم دروغ به حضرت عباس علیه‏السلام خورده بود و بعد به طرف حرم امام حسین علیه‏السلام رفت، همین که خواست وارد صحن بشود، از دری به نام باب الرجاء لرزه بدن او را می‏گیرد و قدری از

زمان مطالعه: < 1 دقیقه 11- مهدی صالح اشیقه از سادات محترم و خدمت‏گزار حرم امام حسین علیه‏السلام می‏گوید: روزی از سال 1994 میلادی بود که متوجه حرم حضرت اباالفضل علیه‏السلام بودم، دیدم جمعیتی درب قبله جمع شده‏اند و مردی خون از دستش جریان دارد. خواستم بدانم سبب حادثه چیست؟ گفتند: این مرد، دختری را به ناحق گرفته، بستگان دختر را خواستند، قسم بخورد. قسم

زمان مطالعه: < 1 دقیقه 12- شخصی به نام حاج علی جواد ابولحمه از فرهنگیان شهر مقدس کربلا کرامتی را این‏گونه نقل می‏نماید: یک روز بعد از ظهر شانزدهم رجب سال 1416 هجری مطابق سال 1996 میلادی هم‏چنان که به راه خود ادامه می‏دادم، دیدم جوانی روی زمین افتاده و به خود می‏پیچد و کلمات ناموزون بر زبانش جای می‏نماید. مردم دور و برش را

زمان مطالعه: < 1 دقیقه 13- یکی از خادمان حرم حضرت ابوالفضل علیه‏السلام به نام حاج محمد شماع گوید: در سال 1960 میلادی زایری از مردم بصره وارد حرم حضرت عباس علیه‏السلام شد و در مقابل ضریح ایستاد و حضرت را مخاطب ساخت در حالی که گریه می‏کرد. سپس از حرم خارج شد. هنگامی که خواست از حرم خارج شود، سبب گریه‏ی او را پرسیدم؛

زمان مطالعه: < 1 دقیقه 14- در همان کتاب آمده: ناقل گوید: این کرامت را به هنگام زیارت قبر عباس علیه‏السلام مشاهده کردم و به چشم خود دیدم. جوانی نزدیک مرقد مطهر مزاحم زایرین حضرتش می‏شد و چون ملاحظه‏ی رفتار او نمودم. از پی او رفتم تا به پلیس مسئول حرم و صحن خبر دهم تا این که او را به سبب کارهای ناشایسته مجازات