توضیحات اجمالی بخشها:
نمایه: پژوهشی جامع درباره حضرتعباس علیهالسلام با بیش از یک صد موضوع و زیر موضوع
کتابخانه: متن چهل و دو جلدکتاب درباره شخصیت حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام
نگارخانه: پنجاه طرح زیبا پیرامون حضرتعباس علیهالسلام به همراه فیلم سرداب مطهر
حکایت: چهل داستان گویا از زندگی و کرامات حضرت
آوا : بیش از هفت ساعت سخنرانی، بیش از شانزده ساعت همخوانی، مولودی، مرثیه، همچنین زیارتنامه صوتی حضرتعباس علیهالسلام
جشن میلاد و سقوط بچهای از پشت بام
زمان مطالعه: < 1 دقیقه حاج عبدالامیر ترجمان، یکی از شعرا و مادحان خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام میباشد. وی کرامتی را این گونه نقل مینماید: در سال 1957 میلادی هم چنان که مشغول خواندن شعر به مناسبت میلاد حضرت عباس علیهالسلام – در خانهی حاج عباس وکیل – یکی از تجار مشهور کربلا – بودم، ناگاه کودکی با مادرش در مراسم جشن میلاد حضرت
جوان در حال اغما شفا یافت
زمان مطالعه: 2 دقیقه نویسندهی کتاب ارزشمند «قبس من کرامت سیدنا العباس قمر بنیهاشم علیهالسلام» مینویسد: هنگامی که این کتاب را مینوشتم به طرف خانهام – که نزدیک حرم حضرت عباس علیهالسلام بود – میرفتم، دیدم عدهای جمع شدهاند، به طرف آنها رفتم، دیدم نوجوانی در حدود ده ساله به روی فرش دراز کشیده، خانوادهاش او را برداشتند. از حال او جویا شدم. جواب
حرم باصفای اباالفضل و شفای مرد زمینگیر
زمان مطالعه: 2 دقیقه سید فاضل مامیشه یکی از خادمان مرقد حضرت عباس علیهالسلام کرامت ذیل را نقل مینماید: در سال 2000 میلادی مردی بزرگسال زمینگیر به همراه سه جوان همراه وارد حرم حضرت عباس علیهالسلام شدند، یکی از آنها نزد من آمد و از من خواست که برایشان زیارت بخوانم. پس از پایان زیارت پدرشان را به طرف مرقد مطهر بردند و او
شفای بیمار و پخش آجیل مشکلگشا
زمان مطالعه: < 1 دقیقه در بخش دیگری از کتاب مذکور آمده: یکی از خادمان حرم باصفای حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام گوید: مردی بزرگسال به نام فیض حسینی از اهل هند برای زیارت به کربلا آمد، این زایر از شکم درد شکایت داشت. نزد او رفتم و کمکش کردم که به حسینیهی خودشان که در نزدیکی مرقد حضرت عباس علیهالسلام است، برگردد. ولی او قبول
شفای دختری که بیماری پوستی داشت
زمان مطالعه: 2 دقیقه سید محمد آل ماجد، یکی از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت عباس علیهالسلام میباشد. کرامتی را چنین نقل میکرد: در سال 1381 و در ماه محرم خانمی (1) سالخورده به اتفاق دخترش – که مبتلا به مرض پوستی بود – وارد کربلا شدند، آن دختر از شدت بیماری صورتش بسیار زشت شده بود، سوزههای بسیاری در صورتش که با خون و
توسل به اباالفضل و رفع اتهام
زمان مطالعه: 2 دقیقه باز در همان کتاب آمده: شخصی از اهالی کربلا گوید: در سال 2001 میلادی با زایری ترک زبان از اهل ترکیه در مقام رأس الحسین علیهالسلام در سوریه ملاقات نمودم. پس از شناسایی دانست که من از مردم عراقم و از شهر کربلا هستم، به من گفت: خواهشی دارم. گفتم: اگر توانستم انجام میدهم. گفت: نذری برای حضرت اباالفضل العباس