توضیحات اجمالی بخشها:
نمایه: پژوهشی جامع درباره حضرتعباس علیهالسلام با بیش از یک صد موضوع و زیر موضوع
کتابخانه: متن چهل و دو جلدکتاب درباره شخصیت حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام
نگارخانه: پنجاه طرح زیبا پیرامون حضرتعباس علیهالسلام به همراه فیلم سرداب مطهر
حکایت: چهل داستان گویا از زندگی و کرامات حضرت
آوا : بیش از هفت ساعت سخنرانی، بیش از شانزده ساعت همخوانی، مولودی، مرثیه، همچنین زیارتنامه صوتی حضرتعباس علیهالسلام
به قبر مطهر حضرت اباالفضل پناهنده میشود
زمان مطالعه: < 1 دقیقه مرحوم مقرم در کتاب «العباس علیهالسلام» نقل مینماید: یکی از دوستانش به نام میرزا عباس کرمانی، حاجتی نزد خداوند داشت، جهت این گرفتاری که او را دچار ناراحتی کرده و فکرش را مشوش نموده بود، به قبر مطهر حضرت اباالفضل علیهالسلام پناهنده میشود و از خداوند مسألت مینماید که کار او را آسان بنماید و حاجتش برآورده شود. چیزی نمیگذرد
شفای دختری که مبتلا به سرطان روده بود
زمان مطالعه: < 1 دقیقه در کتاب «العباس علیهالسلام جهاد و تضحیه» آمده: در یکی از روزهای زیارتی میلیونی امام حسین علیهالسلام که زوار به طرف مرقد امام حسین علیهالسلام سرازیر میشوند، خانمی به اتفاق دختر جوانش – که مبتلا به مرض سخت و بسیار ضعیف اندام بود – وارد حرم مطهر میشود و با سختی خود را به ضریح مطهر میرساند و مینشیند و
شفای فردی که مبتلا به بیماری سل بود
زمان مطالعه: < 1 دقیقه صاحب کتاب «بطل العلقمی» شیخ عبدالواحد مظفر در کتاب خود کرامتی را این گونه نقل مینماید: یکی از منبریها مبتلا به مرض سل شد، پس از مراجعه به پزشکهای حاذق و متعدد نتیجه نگرفت و بعد از نومیدی دچار ترس و خوف و تزلزل شد و احساس سستی و ناتوانی جسمی نمود. در یکی از شبها در عالم خواب میبیند
خدایا به حق اباالفضل از این مصیبت نجاتم بده
زمان مطالعه: < 1 دقیقه حاج محمدجواد سیاح، یکی از تجار کربلا گوید: در هنگامی که به بغداد رفت و آمد مینمودم، روزی برای خرید اجناس برای مغازه خود – که در خیابان حضرت عباس علیهالسلام بود – با ماشین سواری خود به بغداد رفتم، هم چنان که به راه خود ادامه میدادم، ناگهان با ماشین بزرگی روبهرو شدم. به طوری که از خود بیخودم
پرچمی که به نام حضرت عباس بود، در آتش نسوخت
زمان مطالعه: < 1 دقیقه در کتابی خطی به نام «العباس علیهالسلام تاریخ مجید» آمده: فردی به نام حاج مهدی السعید گوید: من به چشم خود دیدم که در یک آتشسوزی، خانهای صد در صد در شعلههای آتش سوخت، جز پرچمی که به نام حضرت عباس علیهالسلام بود، از شعلههای آتش در امان ماند و آتش اثری بر آن نکرد. هنگامی که این حادثه را
مردم – حضرت عباس مرا شفا داد
زمان مطالعه: 2 دقیقه در کتاب «العباس علیهالسلام جهاد و تضحیه» آمده: مردی از اهل شهرستان کرکوک عراق، کارمند ادارهای در کربلا بوده است. روزی به هنگام کار در اداره احساس درد شدیدی از ناحیهی مثانه مینماید و همین طور روز به روز درد شدت میگیرد، به طوری که به پزشکان متخصص در بغداد مراجعه مینماید. پس از معاینه معلوم شد سنگ بزرگی در