جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

نمایه: پژوهشی جامع درباره حضرت‌عباس علیه‌السلام با بیش از یک صد موضوع و زیر موضوع

کتابخانه: متن چهل و دو جلد‌کتاب درباره شخصیت حضرت اباالفضل‌العباس علیه‌السلام

نگارخانه: پنجاه طرح زیبا پیرامون حضرت‌عباس علیه‌السلام به همراه فیلم سرداب مطهر

حکایت: چهل داستان گویا از زندگی و کرامات حضرت

آوا : بیش از هفت ساعت سخنرانی، بیش از شانزده ساعت هم‌خوانی، مولودی، مرثیه، همچنین زیارت‌نامه صوتی حضرت‌عباس علیه‌السلام

خود را به ضریح مطهر بست و شفا گرفت

زمان مطالعه: < 1 دقیقه یکی از زائرین – که مورد ثقه و اعتماد می‏باشد – نقل کرد: در سال 1940 میلادی بود که خانمی که به قصد زیارت وارد حرم ابی‏الفضل علیه‏السلام شد، از بیماری و درد بسیار ناراحت کننده‏ای که در گردنش داشت، رنج می‏برد و متوجه ضریح مطهر شد، خود را به ضریح مطهر بست و با دلی سوزان و آکنده از

ادامه مطلب »

تحویل گرفتن پول به وسیله حضرت عباس

زمان مطالعه: 2 دقیقه مرحوم حجت‏الاسلام جناب آقای مجد، پدر مرحوم شیخ مرتضی زاهد در سفرنامه‏ی خطی خود – که نزد عموی بزرگوارم آقای حاج سید محمد کسائی خرازی موجود است و من خلاصه‏ای از آن را ذکر می‏کنم – نوشته است: به کربلا مشرف شدم، خواستم به حرم حضرت عباس علیه‏السلام بروم، اول کرامتی که از آن بزرگوار مشاهده کردم این بود که

ادامه مطلب »

نماز برای ام‏البنین بخوان

زمان مطالعه: < 1 دقیقه آیت‏الله حاج شیخ احمد آذری فرمود: من می‏خواستم به عراق و نجف اشرف بروم، پدرم اجازه نمی‏داد، پول هم نمی‏داد، کتابهای خود را فروختم تا خرج سفر کنم، ولی پدرم اجازه نمی‏داد و پول هم نمی‏داد. خانم برادرم گفت: احمد! دو رکعت نماز برای ام‏البنین علیهاالسلام بخوان و نذر کن که اگر حاجتم برآورده شد، پنج ریال برای حضرت ابوالفضل

ادامه مطلب »

شفا گرفتن مجنون به عنایت حضرت اباالفضل

زمان مطالعه: < 1 دقیقه مرحوم حجت‏الاسلام و المسلمین آقای سید اسماعیل سجاد از روحانیان مشهد مقدس می‏گفت: هنگامی که به کربلا مشرف شده بودم، روزی در حرم مطهر حضرت عباس علیه‏السلام دیوانه‏ای را دیدم که با زنجیر به حرم می‏آوردند. چیزی نگذشت که مشاهده کردم، دیوانه خوب شده و با همراهان خود غذا می‏خورد و به من هم تعارف کردند. (1). 1) همان ص

ادامه مطلب »

بچه را به طرف ضریح انداخت

زمان مطالعه: < 1 دقیقه جناب آقای سید ابوالحسن هاشمی نقل کرد و گفت: در حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام بودم، مردی با بچه‏ی فلج – که او را در بغل گرفته بود – آمد، و با ناراحتی به زبان عربی به حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام گفت: بعد از هفت سال که بچه خواستم این را به من دادی؟ این بگفت و بچه را به

ادامه مطلب »

شفای دختر کور

زمان مطالعه: < 1 دقیقه یکی از موثقین فرمود: پدرم – که مرد موثق و معتمدی بود – گفت: روزی به حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام رفته بودم، دیدم چند عرب، دختر کوری را آورده‏اند و می‏خواهند شفای دخترشان را از حضرتش بگیرند، چیزی نگذشت که بعد از توسلات چشم آن دختر شفا یافت و آنان هم بسیار خوشحال و مسرور شدند. (1). 1) روزنه‏هایی

ادامه مطلب »