توضیحات اجمالی بخشها:
نمایه: پژوهشی جامع درباره حضرتعباس علیهالسلام با بیش از یک صد موضوع و زیر موضوع
کتابخانه: متن چهل و دو جلدکتاب درباره شخصیت حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام
نگارخانه: پنجاه طرح زیبا پیرامون حضرتعباس علیهالسلام به همراه فیلم سرداب مطهر
حکایت: چهل داستان گویا از زندگی و کرامات حضرت
آوا : بیش از هفت ساعت سخنرانی، بیش از شانزده ساعت همخوانی، مولودی، مرثیه، همچنین زیارتنامه صوتی حضرتعباس علیهالسلام
شوخی با حضرت عباس
زمان مطالعه: < 1 دقیقه شیخ حسن طنفاسی (طلبهای ساکن نجف بود و الآن اولاد او از طلاب نجف میباشد) سفری به زیارت کربلا نمود. و در صحن حضرت عباس (علیهالسلام) مشرف شد. آن ایام حوض آب در میان صحن برای وضو گرفتن بود، شیخ با لباس شیک و مرتب و یک جفت نعلین ممتاز که در پا داشت آمد لب حوض نشست. چشمش به
گرگ خاطی
زمان مطالعه: 2 دقیقه آقای حاج محمد حسن از اهالی روستای قشلاق از توابع گوگان نقل میکند: حدودا سی سال پیش، روزی این جانب به اتفاق برادرم (محمد رضا) در چراگاه چمن معروف به «جنگ آباد» از اراضی روستای قشلاق، مشغول چرانیدن گله گوسفند بودیم. دامهای آقای محمد آقاجان زاده اهل گوگان نیز در بین همین گله بود. چند ساعتی از روز گذشته بود
یا ابوالفضل ما را از دست این ملعون نجات بده
زمان مطالعه: 2 دقیقه اینجانب محمدرضا حسینزاده فرزند ولی الله، که وطن آبا و اجدادیمان شهرستان سراب از استان آذربایجان شرقی است این کرامت را از زبان دامادمان شنیدهام که او نیز از مادر بزرگوارشان نقل میکند. (1). در اوج ظلم و ستم شاهی پهلوی دوم، یکی از امنیههای سیاه دل در یکی از روستاهای سراب مشغول ظلم و ستم و خون دل خوراندن
انتقام حضرت ابوالفضل از صدام، به علت قسم دروغ او
زمان مطالعه: 3 دقیقه یکی از افسران عالی رتبه حزب، حردان تکریتی نام داشت. او وزیر دفاع دوران حکومت «البکر» بود، ولی اختلاف حادی میان او و صدام که در آن زمان معاون «البکر» بود به وجود آمد؛ چون از یک سو صدام دنبال مقام و قدرت بود و از سوی دیگر همین حردان تکریتی، و حردان ناگزیر شد استعفا دهد و از عراق
بوسیدن درخت چنار را بتپرستی میداند و مورد غضب قرار میگیرد
زمان مطالعه: < 1 دقیقه شخصی دیگر برای بنده نقل کرد: که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی روحانی به نام شیخ محمود در ماه محرم چند شب در گذرگاه ابوالفضل (علیهالسلام) قناتغستان روضهخوانی میکردند. یک شبی طبق معمول قبل از روضه سخنرانی کرده و گفتند: مردم! این که شما درخت چنار داخل گذرگاه را میبوسید و پنجره گذرگاه را میبوسید بتپرستی است و دیگر این
پاسبان گرفتار شد و کارش تمام شد
زمان مطالعه: < 1 دقیقه جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید جواد میرعظیمی مراغهای دو کرامت نقل کردهاند که در اینجا میآوریم: در محرم سال 1313 شمسی در شهر مراغه آذربایجان عزاداری و روضهخوانی راه افتادن و دستهجات اکیدا قدغن بود. عصر هفتم یا هشتم محرم در میدان مصلی قدیم شهر مراغه جمعیتی زیاد متحیر و افسرده ایستاده بودند. ناگهان از گوشه میدان