زمان مطالعه: < 1 دقیقه شخصی از اهل سنت که ارتشی بود و در عراق درجه سرهنگی هم داشت همه روزه می‏آمد حرم امام موسی کاظم (علیه‏السلام) به حضرت جسارت می‏نمود. روزی آمد شروع به جسارت کند از ضریح مطهر صدای هولناک و مهیبی به گوش رسید و آن شخص سنی صورتش سیاه می‏شود و می‏افتد به زمین، صورتش سیاه می‏شود و به درک واصل

زمان مطالعه: < 1 دقیقه مردی از اهل کوت عراق مورد تهمت قرار گرفت که ارتباط نامشروع با زنی از خویشان خود دارد و آن زن حامله شد. از او خواستند که با آن زن ازدواج کند تا سر و صداها بخوابد و رسوایی به بار نیاید و او نپذیرفت و می‏گفت: که حامله شدن آن زن از من نیست و انکار می‏کرد و می‏گفت

زمان مطالعه: < 1 دقیقه مشهور است میان مردمان کربلای معلی که دو شرطه (پلیس) شخص ایرانی را تعقیب می‏کنند که به ایران بفرستند و او فرار می‏کند و خود را به حرم مطهر حضرت عباس (علیه‏السلام) می‏رساند و خودش را به ضریح مطهر دخیل می‏بندد. آن دو شرطه (پلیس) وقتی که به حرم مطهر می‏رسند، یکی از آن‏ها با پای چکمه وارد حرم مطهر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه همچنین آقای فلسفی فرمودند: که بنده در اسفراین برای تبلیغ رفته بودم. پای منبر پیرمردی بسیار معنوی نشستم. اهل سبزوار گفتند: این شخص سرگذشتی دارد. یک عده تجار مسیحی در میانه باد اسفراین، تجارت مهم داشتند و این شخص واسط بود. برای آن‏ها جنس تهیه کند، از جمله پنبه، گندم و غیره و آن مسیحی‏ها هم با شوروی تجارت داشتند.

زمان مطالعه: 2 دقیقه جناب آقای امیرحسین عبداللهی قمی در نامه‏ای به انتشارات مکتب الحسین (علیه‏السلام) نقل کردند: به نام خدایی که به سید و سالار شهیدان چنان مقام والایی داد که حتی پارکابان آن حضرت به مقامی رسیدند، به خصوص حضرت ابوالفضل العباس (علیه‏السلام) علمدار آن حضرت بتواند به اذن هر ناشده‏ای را شدنی کند و حتی مرده را زنده کند. این جانب

زمان مطالعه: 2 دقیقه نیز آقای خلیل‏وندی، قصه دیگری را بدین صورت بیان داشتند: هنگامی که اهالی اسفنجان می‏خواستند مسجد یاد شده را تجدید بنا کنند در منزل آقای حاج محمد کاظمی درباره چگونگی ساخت آن و بر سر اجرت بنایی آن با هم صحبت می‏کردند. قضیه از این قرا بود که مرحوم حاج بایرام سعیدی که بنایی خبره بود با بنده – که