توضیحات اجمالی بخشها:
نمایه: پژوهشی جامع درباره حضرتعباس علیهالسلام با بیش از یک صد موضوع و زیر موضوع
کتابخانه: متن چهل و دو جلدکتاب درباره شخصیت حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام
نگارخانه: پنجاه طرح زیبا پیرامون حضرتعباس علیهالسلام به همراه فیلم سرداب مطهر
حکایت: چهل داستان گویا از زندگی و کرامات حضرت
آوا : بیش از هفت ساعت سخنرانی، بیش از شانزده ساعت همخوانی، مولودی، مرثیه، همچنین زیارتنامه صوتی حضرتعباس علیهالسلام
یکی از ارامنه که اتفاقی برایش پیش آمده بود
زمان مطالعه: < 1 دقیقه که در روز تاسوعا به نام حضرت اباالفضل العباس (علیهالسلام) غذا میدهند. روز تاسوعا ساعت 8 صبح که تلویزیون نشان میداد که اقلیتهای مذهبی را با کارت دعوت میکنند برای نهار و ضمنا گفت: پارسال خانمی آمد و گفت: عروسی دارم، چند سال است ازدواج کرده است، بچهدار نشده است و پارسال گوسفندی برای حضرت ابوالفضل العباس (علیهالسلام) نذر کرده
بچه ارمنی در روز تاسوعا با توسل به حضرت ابوالفضل شفا یافت
زمان مطالعه: < 1 دقیقه روز تاسوعا یکی از هیأتهای اصفهان به محل جلفای اصفهان میرود – که ارمنیها اقامت دارند – یکی از عزادارها کنار دیوار مشغول عزاداری و گریه و توسل به حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) بوده، ناگاه میبیند در خانهای باز شد و یک مرد ارمنی بیرون آمد. از وضع عزاداری و گریه مردم تعجب کرد، سئوال کرد: چه خبر است؟ مرد عزادار
زن مسیحی از سرزمین روسیه دوازده گوسفند نذر حضرت عباس مینماید
زمان مطالعه: 2 دقیقه جناب مستطاب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علی فاضلی (مدرس) اهل بلخاب اففانستان سیزده کرامت از حضرت ابوالفضل العباس قمر بنیهاشم (علیهالسلام) به دفتر انتشارات مکتب الحسین فرستادند. از زحمات ایشان تشکر و سپاسگذاری میشود. 1- در سال 1331 مرحوم والد (عارف بالله، حضرت آیة الله آقای حاجی دهنه بلخابی قدس سره) به همراه جمعی از شاگردان به
حضرت ابوالفضل و اقلیتهای مذهبی
زمان مطالعه: < 1 دقیقه آقای مرحوم حاج محمد علامه در کتاب خاطرات شصت سال خدمتگذاری در آستان اهلبیت (علیهمالسلام(، نقل فرمودند که: یکی از جلساتی که بنده در ماه محرم و صفر دارم، هیأتی است به نام هیأت «ثارالله» که در دههی اول و دوم محرم و دهه آخر صفر برپاست. آقایان و خانمها میآیند و از آنجا فیض میگیرند و مردم نذر و
عنایت حضرت عباس به فرد کلیمی
زمان مطالعه: < 1 دقیقه شخصی از اشخاص متدین استان کرمان برای بنده نقل کرد: که خانمی به نام سیده زهرا کلانتری اهل کرمان حدود 50 و چند سال پیش در اوایل ازدواجش با شوهرشان که ایشان در حال حاضر مرحوم شدهاند، شبی به عروسی یهودیان دعوت شدند. و شب را در آن جا به خوشگذرانی پرداختند. ایشان بعد از عروسی به خانه میرود و