جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

نمایه: پژوهشی جامع درباره حضرت‌عباس علیه‌السلام با بیش از یک صد موضوع و زیر موضوع

کتابخانه: متن چهل و دو جلد‌کتاب درباره شخصیت حضرت اباالفضل‌العباس علیه‌السلام

نگارخانه: پنجاه طرح زیبا پیرامون حضرت‌عباس علیه‌السلام به همراه فیلم سرداب مطهر

حکایت: چهل داستان گویا از زندگی و کرامات حضرت

آوا : بیش از هفت ساعت سخنرانی، بیش از شانزده ساعت هم‌خوانی، مولودی، مرثیه، همچنین زیارت‌نامه صوتی حضرت‌عباس علیه‌السلام

چرا این مصیبت را نمی‏خوانی‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه عالم بزرگوار شیخ کاظم سبتی رضوان الله تعالی علیه فرمود: یکی از علمای بزرگ و معروف نزد من آمد و فرمود: من از طرف آقا حضرت عباس (علیه‏السلام) برای شما پیغام آوردم. گفتم: بفرماید چه پیغامی است؟ من در خدمت شما هستم. فرمود: من در عالم خواب محضر مقدس با سعادت حضرت ابوالفضل (علیه‏السلام) مشرف شدم. حضرت به من فرمود:

ادامه مطلب »

شربت‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در مدرسه باقریه (درب کوشک) اصفهان بودم که با شیخ پیرمردی از اهل خوزستان آشنا شدم به او گفتم: از کراماتی که از آقا حضرت ابوالفضل (علیه‏السلام) با چشم خود دیده‏اید برایم نقل کنید. گفت: من وقتی که جوان بودم هر چه درس می‏خواندم توی مغزم فرو نمی‏رفت تا این که یک روز خواندم که، طلبه‏ای که هر چه درس

ادامه مطلب »

سقاخانه‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه کاسبی در بازار اصفهان مغازه‏ای داشت، و کنار مغازه‏اش یک سقاخانه‏ای به نام حضرت ابوالفضل (علیه‏السلام) بود. او چون علاقه زیادی به حضرت عباس (علیه‏السلام) داشت، می‏گفت: آقا جان من به عشق شما این سقاخانه را تمیز می‏کنم. و از آن به خوبی نگهداری می‏کنم و آن را آب می‏کنم که مردم تشنه از آن بیاشامند و بیاد لب تشنه

ادامه مطلب »

شفای جوان‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه بالای سر و ضریح حضرت ابوالفضل (علیه‏السلام) نشسته بودم که یک وقت متوجه پیرمرد نورانی و سید جلیل‏القدری شدم که دو نفر زیر بغل‏های او را گرفته‏اند، آمد در نزدیکی ما نشست. بعد فهمیدم این سید جلیل‏القدر (مرحوم حضرت آیت الله خوئی رضوای الله تعالی علیه) است. سپس متوجه ضریح آقا قمر بنی‏هاشم (علیه‏السلام) شدم و در این میان جوان

ادامه مطلب »

شفای چشم‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج آقا نمازی اصفهانی فرمودند: آقا سید مصطفی زنجانی از بچه‏های جهاد سازندگی است که شیمیایی شده بود تعریف کرد: وقتی که در جهاد بودم در فاو شیمیایی زدند، خیلی از بچه‏های شیمیایی شدند. آنها کاری از دستشان برنمی‏آمد عراقی‏ها داشتند می‏آمدند و ما هم نزدیک بود اسیر بشویم. دستم را بلند کردم و گفتم:

ادامه مطلب »

فقط روضه ابوالفضل

زمان مطالعه: 2 دقیقه حضرت حجةالاسلام و المسلمین حاج آقای نمازی از قول حاج‏ آقا مولانا از مداحین با اخلاص اصفهان نقل فرمودند: هر سال ایام عاشورا برای تبلیغ به آبادان می‏رفتیم. یک سال یک آقا سیدی که ظاهرا اهل گلپایگان یا از شهر دیگری بود، با ما همراه شد، تا اینکه دهه محرم و وقت رفتن گردید، دیدم خیلی ناراحت است. رفتم جلو

ادامه مطلب »