توضیحات اجمالی بخشها:
نمایه: پژوهشی جامع درباره حضرتعباس علیهالسلام با بیش از یک صد موضوع و زیر موضوع
کتابخانه: متن چهل و دو جلدکتاب درباره شخصیت حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام
نگارخانه: پنجاه طرح زیبا پیرامون حضرتعباس علیهالسلام به همراه فیلم سرداب مطهر
حکایت: چهل داستان گویا از زندگی و کرامات حضرت
آوا : بیش از هفت ساعت سخنرانی، بیش از شانزده ساعت همخوانی، مولودی، مرثیه، همچنین زیارتنامه صوتی حضرتعباس علیهالسلام
بر سر نعشش رسید سرش به دامن گرفت
زمان مطالعه: 2 دقیقه به عرصهی کربلا کفر چون طغیان گرفت ظلم جهانگیر گشت نقطهی ایمان گرفت گلبن گلزار دین خزان شد از باد کین خار ستم سر به سر دامن بستان گرفت بلبل دستانسرا رو به هزیمت نهاد زاغ سیه روزگار طرف گلستان گرفت فغان لب تشنگان گذشت از کهکشان حضرت عباس را سکینه دامن گرفت گفت تو سقای آب ما همه در
ملاقات امالبنین با زینب کبری
زمان مطالعه: < 1 دقیقه آوردهاند: وقتی که اهلبیت علیهمالسلام وارد مدینه شدند، امالبنین علیهاالسلام کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با زینب کبری علیهاالسلام ملاقات کرد و به وی گفت: ای دختر امیرالمؤمنین، از پسرانم چه خبر؟ زینب علیهاالسلام فرمود: همگی کشته شدند. امالبنین عرض کرد: جان همه به فدای حسین علیهالسلام، بگو از حسین علیهالسلام چه خبر؟ زینب فرمود:
طبیب دردمندان
زمان مطالعه: < 1 دقیقه صدا در سینهها ساکت که اینک یار میآید ز راه شام و کوفه عابد بیمار میآید غبار راه بس بنشسته بر رخسار چون ماهش به چشم آیینهی ایزدنمایی تار میآید الا ای دردمندان مدینه با دو صد حسرت طبیب دردمندان با دل تبدار میآید الا ای بانوان اهل یثرب پیشواز آیید که زینب بیبرادر با دل غمخوار میآید بیا امالبنین
عزاداری امالبنین در بقیع
زمان مطالعه: < 1 دقیقه احمد بن سعید در حدیثی از امام باقر علیهالسلام روایت کرده که فرمود: زید بن رقاد جهنی و حکیم بن طفیل طائی، هر دو، در قتل عباس بن علی علیهماالسلام شرکت داشتند و پس از واقعهی کربلا، امالبنین، که مادر این چهار تن بود، به قبرستان بقیع میآمد و برای پسرانش سوزناکترین و اندوهناکترین مرثیه را میخواند و ناله میکرد
گریهی علامهی بحرالعلوم
زمان مطالعه: 2 دقیقه در زمان علامه بحرالعلوم (سید محمد مهدی، متوفی 1212 ه. ق) گوشههایی از مرقد مطهر حضرت ابوالفضل العباس قمر بنیهاشم علیهالسلام ویران شد و نیاز به تعمیر و نوسازی پیدا کرد. این جریان را به علامهی بحرالعلوم خبر دادند و بنا شد که وی با معمار در روز معینی برای دیدار قبر مقدس و تعیین مقدار تعمیر به سر مرقد
زبان حال قمر بنیهاشم با برادرش امام حسین
زمان مطالعه: < 1 دقیقه تشنه لب سوختم و در نکشیدم جامی با غمت ساختم و بر نگرفتم کامی دو جهان زیر پر خویش درآوردم از آنک چون کبوتر ننشستم به سر هر بامی ننگ و ذلت نپذیرم اگرم رفت دو دست در ره دوست نخواهم به جهان جز نامی تیر دشمن چو پیامی ز بر دوست رسید تا که بر چشم نهم، پیش نهادم