جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

یا اباالفضل غلط کردم‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای حاج شیخ اسد الله اسماعیلیان (ره) نقل کردند:

به اتفاق شیخی، از نجف اشرف به کربلای معلی رفتم وسیله‏ی حرکت ماشینهایی بود که زوار را پس از زیارت به جای اول بر می‏گرداندند، وقتی وارد کربلا شدیم شیخ گفت: من به زیارت حضرت امام حسین علیه‏السلام می‏روم، و اما به زیارت حضرت اباالفضل علیه‏السلام وقت نمی‏رسد، شد شد نشد هم نشد چون آن حضرت که امام نیست.

زمانی که وی از زیارت امام حسین علیه‏السلام فارغ شد و آمد تا سوار ماشین شود، ماشین از مسافرین پر شده و در حال حرکت بود عده‏ای از مسافران داخل ماشین سوار بودند و عده‏ای هم بالای ماشین نشستند. باری، شیخ دستی به نردبان زد که سوار شود، اما ماشین نایستاد و حرکت کرد و او نیز هر چه فریاد زد، سودی نبخشید. شیخ با مشاهده‏ی این صحنه به طرف کربلا برگشت و گفت: یا اباالفضل العباس علیه‏السلام غلط کردم این دفعه دیگر از این بی ادبیها نمی‏کنم! اگر این دفعه به کربلا آمدم حتما به پابوس شما خواهم آمد.

اینجا بود که پس از لحظاتی ماشین توقف کرد و شیخ سوار آن گردید.