کلمه کبش از نظر لغوی به معنای قوج میباشد که به معنای لقب فوق صرفا از نظر ترجمه تحت اللفظی (قوج جنگی) و یا (قوج لشگر) میگردد، قوج که همان گوسفند نر با شاخهای پیچیده میباشد در یک گله گوسفند حکم پیشرو و راهنما را دارد و بر سایر گوسفندان دار حجیت تام دارد و همواره در پیشاپیش آنها حرکت میکند و سایر گوسفندان از او تبعیت مینمایند. وضع یک سردار و فرماندهی قشون در یک لشگر نیز از جهات فوق به وضع یک قوج در یک گله تشبیه گردیده است زیرا یک فرمانده لشگر از سایر افراد ارتش شجاعتر داناتر بوده و برای کلیه سربازان جنبه پیشوا و راهنما را دارد و به همین جهت معنائی که از کلمه (کبش الکتیبه) استنباط میگردد فرمانده و سپهسالار قشون میباشد و این لقب در عربستان با افراد بسیار شجاع که دلاوریهای زیاد از خود بروز داده باشند اطلاق میگردیده است مثلا مالک اشتر سردار و جنگجو و مبارز مشهور که تا آخرین لحظه زندگی که به دست عمال معاویه مسموم گردید از اعوان و انصار و ارادتمندان و از معتقدان
واقعی به حضرت علی (ع) بود (کبش الکتیبه) و به (کبش العراق) معروف و موصوف شده است. حضرت اباالفضل (ع) که قبل از واقعه کربلا و همچنین در جریان جانگداز عاشورا از طرف برادر گرامی خود سرپرستی و فرماندهی قشون سیدالشهدا را به عهده داشت و در شجاعت و دلاوری آن حضرت جای هیچ گونه بحثی نیست به لقب «کبش الکتیبه» و یا (کبش الکتیبنه الحسین (ع) موصوف گردیدهاند که در حقیقت به معنای فرمانده و سپهسالاری لشگر میباشد.