پرچم و یا به قول قدما علم در جنگهای گذشته که صورت تن به تن داشت بسیار مهم و در خور توجه کامل بود زیرا اهتزاز و پابرجا بودن پرچم علامت پیشروی و مقاومت و عدم اهتزاز و سرنگون شدن آن نشانه شکست و ناکامی محسوب میگردید و چه بسا که یک لشگر که دارای حسن مقاومت خوبی بوده در اثر سرنگون شدن پرچم دچار هزیمت گردیدهاند زیرا سربازان سقوط پرچم را دلیل غلبه دشمن میدانستهاند و به همین جهت در کلیه جنگها همواره سعی و کوشش طرفین در این بوده که هر چه زودتر پرچم طرف
را ساقط و در اثر آن روحیه سربازان متخاصم را متزلزل نمایند و لذا پیوسته پرچمدار از بین شجاعترین و ورزیدهترین افراد انتخاب و پرچم به دست او سپرده میشده است تا بتواند تا حد امکان در نگهداری آن موفق گردد و پایداری نماید. به طور حتم خوانندگان آگاهی دارند که در جنگ خیبر وقتی ار رسول اکرم سؤال شد که پرچمدار چه کسی خواهد بود فرمودند. «پرچم به دست کسی سپرده خواهد شد که نزد خداوند و رسول عزیز بوده و تا در جنگ شاهد پیروزی را در آغوش نگیرد بازنگردد و از دشمن هراسی به دل راه ندهد» و تلویحا متذکر شدند که پرچمدار کسی باید باشد که مورد توجه خالق و رسول خدا بوده و شجاعت و جنگآوری و رشادت را به حد اکمل دارا باشد و همانطور که میدانیم پرچم را به دست علی سپردند که در نتیجه آن فتح درخشان نصیب اسلام گردید و با این ترتیب به اهمیت پرچم و مقام و ارزش پرچمدار پی میبریم. همانطور که علی مقام شامخ پرچمداری رسول اکرم را به عهده داشت همانطور نیز حضرت اباالفضل پرچمداری لشگر برادر ارجمند خود
حسین را برعهده گرفت. در شب عاشورا از سیدالشهدا پرسیدند که در واقعه و جنگ فردا، پرچمدار سپاه چه کسی خواهد بود و این وظیفه مهم و خطیر به چه فردی سپرده میگردد؟
سیدالشهدا در حالی که پیشآمد فردا را در نظر خود مجسم میفرمودند پاسخ دادند لاعطین الرایة غدا بعلا.
یعنی پرچم به دست گرامیترین، ارجمندترین و ارزندهترین لشگریان سپرده خواهد شد و دیدیم که این امر مهم در خور لیاقت و کفایت اباالفضل بود و آن حضرت در واقعه کربلا تا پای مرگ وظیفه خود را به بهترین وجه انجام داد. و به همین جهت است که به حضرت عباس پرچمدار کربلا و یا به قول معروف علمدار کربلا اطلاق میگردد