جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زبان حال سکینه (سقای حرم)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

همان، صفحه 71.

جان عمو! برای حرم فکر آب کن‏

رفع عطش زعترت ختمی مآب کن‏

سقای تشنگان حریم خدا تویی‏

از بهر تشنگان حرم، فکر آب کن‏

ای یادگار فاتح خیبر! عنایتی‏

راه شریعه بسته بود، فتح باب کن‏

هرگز مباد از سر ما سایه‏ی تو کم‏

»یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن«

چشمم به دست توست که دست خدا بود

دستم به دامنت! هله! پا در رکاب کن‏

اصغر فسرده حال به دامان مادر است‏

رحمی به جان اصغر و حال رباب کن‏

یا از فرات جرعه‏ی آبی به او رسان‏

یا طفل شیر خواره‏ی ما را به خواب کن‏

بسرود این سرود «مؤید» به اشک و آه‏

او را ز بندگان در خود حساب کن‏