جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ثنای ابوالفضل

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

دسته گل محمدی، علی اکبر پیروی، شرکت سهامی طبع کتاب، تهران، 1346 ه. ش صفحه 349.

از پی شکرانه‏ی خدای ابوالفضل‏

می کند از دل، زبان ثنای ابوالفضل‏

هیچ نمی‏ارزد آن دلی که نباشد

بهره ور از مهر و از ولای ابوالفضل‏

زنگ زداید ز دل نوای دل انگیز

دل به طرب آید از نوای ابوالفضل‏

بود چو عبد و مطیع بنده‏ی صالح‏

گشت رضای خدا رضای ابوالفضل‏

ذات خدا خون و خونبهای حسین است‏

ذات حسین خون و خونبهای ابوالفضل‏

شعله زند آتش از درون دل ما

چون بکند یاد کربلای ابوالفضل‏

وعده‏ی آب او بداد اگر به سکینه‏

بود همین وعده، مدعای ابوالفضل‏

جانب شط فرات رفت چو عباس‏

چشم حسین بود، در قفای ابوالفضل‏

با لب خشک آمد او برون ز شریعه‏

شاهد صادق بود وفای ابوالفضل‏

ابن طفیل آن خبیث ملحد ملعون‏

تیر جفا زد به دیده های ابوالفضل‏

فرق شریفش درید و آب فرو ریخت‏

در پس نخلی که گشته جای ابوالفضل‏

پشت حسین خم شد از فراق برادر

دید نگون چون قد رسای ابوالفضل‏

زینب غمدیده با دو دیده‏ی گریان‏

زد به سر از غم ز ماجرای ابوالفضل‏

گشت چو ام‏البنین ز قتل وی آگاه‏

حمد خدا کرد، از صفای ابوالفضل‏

بر در جنت پس از لوای حسینی‏

نیست لوائی بجز لوای ابوالفضل‏

نزد خدا، روز حشر، بهر شفاعت‏

فاطمه نازد، به دستهای ابوالفضل‏

کرده چو جان را فدای خاک ره دوست‏

گشت ز جان «پیروی» فدای ابوالفضل‏