جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شهادتگاه

زمان مطالعه: 4 دقیقه

تردیدی نیست که سیدالشهداء علیه‏السلام شهیدان را در میدان جنگ وا نمی‏نهاد، بلکه دستور می‏فرمود که آنان را به خیمه‏ای حمل نمایند. این

موضوعی است که اگر چه درباره‏ی یکایک شهدا، صریح وارد نشده است اما با تأمل و دقت درباره‏ی اخبار رسیده، و بنا به اقتضای حال می‏توان به آن حکم نمود. تأیید بر این امر، احادیث و اخباری است که در «بحارالأنوار» نقل شده و دائر بر حمل پیکر حر و یا علی اکبر علیه‏السلام به خیمه‏ی دارالحرب می‏باشد، و امام حسین علیه‏السلام خود نیز جسد مطهر قاسم را حمل نمود و او را در کنار بدن علی اکبر علیه‏السلام و دیگر شهدای از اهل بیت حضرتش قرار داد. این کلام ابن‏جریر و ابن‏اثیر است، اما جدا بعید به نظر می‏رسد که سیدالشهداء علیه‏السلام افراد خانواده‏ی خود را به خیمه ببرد و این برگزیدگان گرانمایه را که درباره‏شان فرمود: «من اصحابی بهتر و نیکوکارتر از اصحاب خود نمی‏دانم» در میدان جنگ وانهد. چگونه گمان می‏رود که امام علیه‏السلام با اینان که آنان را بر همه حتی اصحاب جد و پدرش سلام الله علیهما و آلهما برتریشان داده، چنین رفتار نماید. هیچ کس بر خود نمی‏پسندد که بدینسان عمل کند، تا چه رسد به بزرگ آقای اهل عالم که آموزگار غیرت و عزت و بلند نظری به جهانیان است.

مزید بر آنکه فاضل قزوینی در کتاب «تظلم الزهراء«، ص 118 از «غیبت نعمانی» نقل می‏کند که امام باقر علیه‏السلام فرمود:

کان الحسین یضع قتلاه بعضهم مع بعض و یقول: قتلة مثل قتلة النبیین و آل النبیین.

حسین علیه‏السلام کشتگانش را برخی نزد بعضی دیگر قرار می‏داد و می‏فرمود: کشتگانی مانند کشته‏شدگانی از پیامبران و دودمان پیامبران هستند.

اما با تمام این مراتب، شک نیست که امام حسین علیه‏السلام برادرش عباس علیه‏السلام را در همان محل سقوطش از اسب نزدیک سد وانهاد؛ و آن نه به خاطر کثرت جراحات وارده و خونریزی بسیار بود و نه به خاطر عدم قدرت بر حمل، چنانکه گفته‏اند (1)، زیرا که امام سلام الله علیه با آن توان الهی خود می‏توانست آن پیکر را هرجا که بخواهد ببرد. و نیز نه بدان علت که گویند عباس

حضرتش را به جد مکرمش صلی الله علیه و آله قسم داد که وی را به خیمه حمل ننماید، زیرا به سکینه وعده‏ی آب داده بود و از وی شرمگین می‏گشت (2)، زیرا بر هر یک از این دو مورد شاهد واضح و دلیل قاطعی وجود ندارد؛

بلکه وانهادن او در شهادتگاهش، از سر و نکته‏ای دقیق برخوردار است که بر هر شخص تیزبین و کنکاشگری و آن که از ذوق سلیمی بهره دارد، روشن و آشکار است. و اگر این امر نبود امام سلام الله علیه از حمل او در هر شرایطی هم که قرار داشت عجز نمی‏ورزید.

با گذشت زمان، این راز آشکار گشت و معلوم شد که مقصود آن بوده است که وی از حشمت و جاهی مخصوص بهره‏ور باشد که ارباب حوائج، بار سفر به سوی او بربندند و در حرم مطهرش برای دنیا و آخرت خود توشه‏ها برگیرند. به گونه‏ای که در زیر قبه‏ی شریفش که در رفعت و والائی بر آسمان طعنه می‏زند، هم به نیازهای مادی و جسمانی خود دست یازند و هم بر اثر عنایات بی‏حسابش، بیش از پیش به خداوند متعال تقرب جویند.

آری آن سکون و عدم جابجائی، از آن رو بود که کرامات و معجزات حضرتش بر همگان آشکار گردد و امت به منزلت عظیم وی نزد خداوند آگاه شده، به قدر و قیمت حقیقی آن حضرت واقف گشته و بر محبت قلبی خود به قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام – که حق مسلم و واجب حضرتش بر آنان است – بیفزایند؛ و به این ترتیب او سلام الله علیه حلقه‏ی اتصال بین آنان و خدای تعالی گردد.

خداوند تبارک و تعالی و ولی و حجتش اراده نمودند که منزلت ظاهری ابوالفضل علیه‏السلام هم شبیه منزلت معنوی و اخروی او گردد. و همینطور هم شد؛ و اگر سیدالشهداء علیه‏السلام او را به حائر مقدس (محیط اطراف قبور سیدالشهداء علیه‏السلام و دیگر شهیدان) حمل می‏نمود، نور فضل و برتری امام صلوات الله علیه بر او غلبه می‏کرد – همچون ماه که در شعاع خورشید رخ می‏پوشد – و این منزلت که شبیه مقامات ائمه‏ی اطهار علیهم‏السلام است برای وی آشکار نمی‏گشت. و این از آنجا به دست می‏آید که امام صادق علیه‏السلام زیارتی مخصوص که شامل اذن

دخول نیز می‏شود فرموده‏اند که در حد زیارت ائمه‏ی معصومین علیهم‏السلام است، و این غیر از زیارتی است که درباره‏ی همه شهدا به لفظ واحد روایت شده است. و آن نیست مگر به جهت امتیازات خاصه‏ی قمر بنی‏هاشم سلام الله علیه.

اما درباره‏ی مرقد مطهر ابوالفضل علیه‏السلام احادیث اهل بیت علیهم‏السلام به محل کنونی آن ناظرند. در «کامل الزیارة» تألیف ابن‏قولویه ص 256 به سند صحیح از ابوحمزه‏ی ثمالی آمده است که از امام صادق علیه‏السلام نقل می‏کند که فرمودند:

چون خواستی عباس بن علی علیهماالسلام را زیارت نمائی – و آن در جنب شط فرات در مقابل حایر است – کنار درب سقیفه بایست و بگو:

سلام الله و سلام ملائکته….

علامه‏ی مجلسی أعلی الله مقامه در مجلد مزار «بحارالأنوار» از کتب شیخ مفید و ابن‏مشهدی، زیارتی دیگر در همین محل شهادت حضرتش، از امام صادق علیه‏السلام نقل می‏کند که مقید به وقت خاصی نیست.

همچنین علامه‏ی مجلسی از شیخ مفید، شهید اول و سید ابن‏طاوس زیارتی از ابوالفضل علیه‏السلام را در نیمه‏ی رجب، لیلة القدر و اعیاد فطر و قربان نقل نموده است، که علامه‏ی نوری در «تحیة الزائر» نیز این روایت را متذکر شده است.

و عبارت شیخ مفید در «ارشاد» صریحا مؤید روایت ابوحمزه‏ی ثمالی است. وی به هنگام ذکر شهدای از خاندان سیدالشهداء علیه‏السلام می‏گوید:

همگی آنان در پایین پاهای امام حسین علیه‏السلام در گودالی که برای آنان حفر گشت مدفون می‏باشند، مگر عباس بن علی علیهماالسلام که در همان محل قتلش، بر سدی که در راه غاضریه قرار دارد، دفن شد.

قبر او ظاهر است اما از قبور برادران و خاندانش که آنان را برشمردیم اثری نیست. زیارت آنان بدین ترتیب است که زائر نزد قبر امام حسین علیه‏السلام می‏ایستد و به زمین سمت پاهای شریفش اشاره می‏کند و می‏گوید…

گفته شده که حضرت علی اکبر علیه‏السلام نزدیکترین فرد به محل دفن سیدالشهداء سلام الله علیه است، اما دیگر اصحاب امام حسین علیه‏السلام که با

آن حضرت شهید شدند در اطراف آن حضرت مدفون می‏باشند. اما بطور محقق به قبر آنان نمی‏توانیم دست یابیم، جز اینکه به طور مسلم می‏دانیم که حائر محیط بر آنان است.

و بر این اساس: علمای اهل تحقیق و کنکاشگران آثار اهل بیت علیهم‏السلام معتقدند که قبر مطهر عباس سلام الله علیه در مقابل حرم حسینی، نزدیک شط فرات – محل کنونی آن – می‏باشد. برخی از این بزرگان که بر این موضوع صحه نهاده‏اند عبارتند از: طبرسی در «اعلام الوری«، سید نعمت الله جزائری در «أنوار نعمانیه«، شیخ طریحی در «منتخب«، سید داودی در «عمدة الطالب«، و همچنین در»ریاض الأحزان» به نقل از «کامل السقیفة«.

و نیز این مطلب از کلام ابن‏ادریس در «سرائر«، علامه در «منتهی«، شهید اول در مزار «دروس«، اردبیلی در «شرح ارشاد«، سبزواری در «ذخیره» و شیخ آقا رضا در «مصباح الفقیه» ظاهر می‏شود. زیرا آنان کلام شیخ مفید را ذکر کرده و هیچ اظهار نظری خلاف نظر او به میان نیاورده‏اند.


1) الدمعة الساکبه، ص 337.

2) الکبریت الأحمر، ج 1، ص 158.