جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

محمد بن حنفیه

زمان مطالعه: 2 دقیقه

محمد اکبر که در داشتن اولاد با حضرت ابوالفضل علیه‏السلام مشترک است مکنی به ابن‏حنفیه بوده است؛ مادرش خوله دختر جعفر بن قیس از بنی ذئل بن حنیفه می‏باشد و مادر خوله دختر عمرو بن ارقم حنفی است.

درباره‏ی خوله اقوال گوناگونی وجود دارد:

قول اول بیانگر آن است که وی در دوران رسالت اسیر شده است، و آن به هنگامی بوده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله علی علیه‏السلام را به یمن اعزام نمود و آن حضرت با بنی زبید که به رهبری عمرو بن معد یکرب مرتد شده بودند و درافتاد و خوله را که آنان در غارت خود بر قبیله‏ی بنی‏حنیفه اسیر کرده بودند، با خود به مدینه آورد.

قول دیگر می‏گوید که خالد بن ولید با عشیره‏ی این بانو مصاف داد و آنان را اسیر کرد و وی از جمله‏ی اسرا بود که ابوبکر از سهم غنایم خود [به امیرالمؤمنین علیه‏السلام] داد.

همچنین گفته شده که بنی‏اسد در دوران ابوبکر بر بنی‏حنیفه هجوم بردند و خوله را اسیر کردند و او را به علی علیه‏السلام فروختند. این خبر به قوم او رسید، پس نزد امیرالمؤمنین علیه‏السلام آمده و بیان داشتند که وی دختر ایشان است. حضرت وی را آزاد ساخت و سپس به کابین خود درآورد (1).

به قول دیگر، خوله در خلافت ابوبکر اسیر شده و اسامة بن زید او را خرید و به علی علیه‏السلام فروخت.

در حدیث اسماء بنت عمیس وارد شده که امیرالمؤمنین علیه‏السلام وی را در اوایل ورود خود از یمن از بازار ذی‏المجاز خریده و به فاطمه علیهاالسلام بخشیدند. مکمل غفاری وی را از ایشان خرید و «عونه» از او تولد یافت، سپس علی علیه‏السلام خوله را از مکمل خریدند.

ابن‏خلکان در «وفیات الأعیان» قولی نقل می‏کند که وی از طایفه‏ی سیاه‏پوست سندیه و کنیز بنی حنیفه بوده است. این حکایت را عالم بزرگ ابن ادریس نیز در قسمت زیارات «سرائر» از ابن‏حبیب نسابه (دانشمند نسب شناس) نقل می‏کند و می‏گوید که این سخن ناشی از جهالت و کمی تحقیق او می‏باشد.

قطب راوندی در «الخرائج و الجرائح» روایت می‏کند که وی در دوران ابوبکر اسیر شده و طلحه و زبیر لباس خود را بر او افکندند و هر یک خواستار تملک او شدند. اما او فریاد برآورد: آن کس مالک من است که رؤیایی را که مادرم دیده بازگو کند و لوحی را که رؤیا در آن نوشته شده و سخنان مادرم را برایم شرح دهد! آنان همگی عاجز شدند مگر امیرالمؤمنین علیه‏السلام که در جمع مسلمانان پرده از امر غیبی برداشته حاضران از آن در شگفت شدند. پس خوله گفت: ما بخاطر تو اسیر شدیم و در راه محبت تو این همه بلا و مصیبت به ما رسید!

سید مرتضی در «الشافی» به تمامی این اقوال توجه و اعتنایی نکرده و می‏گوید: حنفیه در حقیقت اسیر نبوده و امیرالمؤمنین علیه‏السلام نیز او را از طریق اسیری برای خود مباح نفرموده‏اند، زیرا او با اسلام آوردن آزاد و مالک امر خود گشته است، منتها آن حضرت او را از دست کسی که وی را اسیر ساخته بود رها ساخته و به عقد خود درآورد.

فرمایش سید مرتضی صحیح و مقبول است، زیرا خروج برعلیه خلیفه و امتناع از پرداخت زکات به خلیفه موجب کفر و ارتداد نمی‏شود تا حکم برده بر اسرای جنگی بار شود.


1) شرح نهج‏البلاغه ابن ابی‏الحدید، ج 1، ص 81.