جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

موضوع آهن گداخته

زمان مطالعه: 2 دقیقه

اما مسأله‏ی آهن گداخته که امیرالمؤمنین علیه‏السلام آن را به عقیل نزدیک ساخت، نشانگر هیچ نافرمانی و ارتکاب گناهی نیست. زیرا مربی اهل ایمان با این شیوه درصدد تهذیب نفس او بیش از آنچه مردم عادی مهذب می‏شوند، برآمده و عملکردی در حد شخصیت و مقام عقیل در پیش گرفته است. حضرت سید الأوصیاء سلام الله علیه با این کار اراده فرمود او را متوجه این معنی سازد که انسانی که تاب و توان نزدیک شدن به آهنی که به آتش دنیا گداخته شده است را ندارد و با لمس و نزدیک شدن به آن فریادش به آسمان می‏رسد، چگونه می‏تواند متحمل آتش سوزان آخرت که پوست را از سر می‏کند شده و در طبقات و درکات جهنم زیرورو شود؟

پس بر انسان کامل واجب است که با سرکوبی شکم خوارگی و درهم شکستن حرص و ولع [نسبت به کالای بی‏ارزش و زودگذر دنیا] و تحمل رنج و مشقت در راه سختیها [ی مبارزه با نفس] از شعله‏های فروزان خشم پروردگار دوری جوید، و به این ترتیب رضایت خداوند عالمیان را جلب نموده، آمرزش الهی را شامل حال خود سازد.

اما در این میان هر چند که دیگر افراد مردم با ترک محرمات، خود را از آتش دوزخ مصون می‏دارند، لیکن بر شخصیتهائی چون عقیل، که از خاندان وحی و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام است، لازم است که از مکروهات و حتی از امور مباح و جائز که در خور شأن آنها نیست، خودداری نماید و با این ریاضت شرعی و ترک همه‏ی اینها شایسته‏ی آن شود که اقشار مستضعف و پایمال جامعه، بر حسب وسع و توان خود به او اقتدا جویند و خود را با دیدن عقیل که چنین شدائد را به جان می‏خرد، تسلی و آرامش دهند، و در برابر فقر و پریشانی بسیار، مردانه بایستند. که چه بسا اعمال مباح و جائزی که اشخاصی همانند عقیل در برابر آنها مورد اعتراض قرار می‏گیرند، ولی اگر دیگران مرتکب آنها شوند، ملامتی بر آنان نباشد؛ که گفته‏اند:

حسنات الأبرار سیئات المقربین.

کار نیک نیک سیرتان، از مقربان گناه است.

و امیرالمؤمنین علیه‏السلام با این شیوه خواست برادرش را به این منزلت و مقام بزرگ – که آن هنگام از یادش رفته بود – آگاه سازد.