جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقدمه ویراستار

زمان مطالعه: 2 دقیقه

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارده ستون از ستونهای قرون، با همه‏ی ساعتها و روزها و سالهایش، چون حبه‏ی نمکی بر کف اقیانوس آب شد و ناپدید گشت، ولی نام قمر بنی‏هاشم بر فراز قرون و اعصار می‏درخشد.

ماه بنی‏هاشم، اقیانوس ناپیدا کرانه‏ای است که خورشید همه‏ی معیارهای انسانی از سوئی در آن می‏دمد و از سوی دیگر در آن غروب می‏کند.

سردار کربلا پیشتاز شهیدانی است که سرود پیروزی خونرنگ خود را در خیمه‏ی تاریخ نواختند و بزرگترین سرمشق را به آزادیخواهان و مصلحان جهان دادند.

سخن پردازان هر قدر به وصف او پردازند و شرح قهرمانی او را در نوشته‏های خود برتر از قهرمانی پهلوانان افسانه‏ای ترسیم نمایند، باز هم در برابر حقیقت قهرمانی او بس ناچیز خواهد بود.

هر سخنی که درباره‏ی او گفته شود، جز سخن پردازی و ترتیب الفاظ نخواهد بود، که قهرمانی او نوعی بی‏همتاست و به او قدرت می‏دهد که

نه تنها راه شریعه، بلکه دژهای باطل را بگشاید و مشعل فروزان حقیقت را فرا راه انسانها بیفروزد.

او وارث فضائل و کمالات پدر بزرگوارش امیرمؤمنان علیه سلام الله الملک المنان، و پرورش یافته‏ی مکتب وحی و شاگرد ممتاز خاندان عصمت و طهارت بود.

او انسان کامل و شخصیت بی‏مانند دوران بود که بعد از سالار شهیدان، در دانش و بینش از همه پیشتر، در اطاعت و عبادت از همه پیشروتر و در شجاعت و شهامت از همه پیشتازتر بود.

دو واژه‏ی صفا و وفا در راستای تاریخ مصداقهای بی‏شماری یافتند، ولی بی‏گمان بر قامت او راست‏تر، و در سرشت او استوارتر بودند.

او ماه تابان بنی‏هاشم است، ولی نه فقط برای تابناکی چهره، که برای صفای باطن و درخشش روح.

او خورشید درخشان اهلبیت است، ولی نه تنها برای گردن بلورین خوش تراشش، که برای متانت رفتار، صداقت گفتار، و خوی بسیار نیکویش.

او زیبای خوش اندام وجود است، نه به خاطر درشتی و سیاهی دیدگان، که برای تیزبینی و بینش نافذش.

او قهرمان کربلاست، نه در پرتو نیروی عضلانی و ستبری شانه‏اش، که در سایه‏ی ایمان راسخ و باور قاطعش.

او سردار کربلاست، که پیش از همه و بیش از همه، خورشید امامت را شناخت و پروانه‏وار بر گرد شمع وجودش گشت و در دفاع از حریمش تا پای جان ایستاد و نقد جانش را در طبق اخلاص نهاد و آنچه داشت، در کوی جانان پاک بباخت.

هیچ نویسنده‏ی چیره دستی توان آن را ندارد که شرح فداکاریها و جانبازیهای آن اسوه‏ی صفا و وفا را ترسیم نماید.

واژه‏های لفظی، از ترسیم صفا، وفا، مواسات و دیگر فضائل برجسته‏ی آن قهرمان شایسته‏ی قربانگاه عشق، ناتوان است.

بارالها! چه می‏شد اگر اندکی از آن خلوص، صفا، ایثار، شور و ایمان، به ما – مردم این زمان – عنایت می‏فرمودی، تا خود را آماده‏ی یاری امام زمان خود نموده و مهیای فداکاری و جانبازی در پیشگاه آن مصلح بزرگ و

منتقم خون شهیدان در راستای تاریخ، به خصوص شهدای کربلا، و به ویژه عموی بزرگوارش: سردار کربلا، قهرمان نینوا، علمدار کوی وفا، پیشتاز شهیدان دشت صفا، قمر منیر بنی‏هاشم، حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام باشیم.