فضل شاعری شیرین سخن است که نیای عزیز خود را با اشعاری بلند و عظمت آفرین یاد کرده و حماسههای جاودان او را به زبان شعر ترسیم کرده است. سرودههای او چنان در احساسات پاک، اثر نهاده که بخشی از آن شهرتی چشمگیر یافتهاند. گویا قلب آتشین و جان سوختهی او در واژههای ابیاتش شور و حرارت بر پا کرده است. با هم برخی از آن اشعار را میخوانیم:
احق الناس ان یبکی علیه
فتی ابکی الحسین بکربلاء (1).
سزاوارترین مردم برای گریستن در حق او رادمردی است که حسین علیهالسلام را در کربلا به گریستن وا داشت.
برادر، و فرزند پدرش علی، ابوالفضل آغشته به خون،
آن که در همه حال حق برادری را چنان به جا آورد که نمیتوان او را ستایش کرد و در عین تشنگی برادر خود را مقدم داشت.
1) اخوه و ابن والده علیابوالفضل المضرج بالدماءومن واساه لا یثنیه شییءو جادله علی عطش بماء(العباس بن علی، ص 44؛ قمر بنیهاشم، ص 148.(.