با نگاهی گذرا به زندگی نوادگان حضرت ابوالفضل علیهالسلام درمییابیم که تمامی نسل باقی مانده از آن ماهتاب، صفاتی الهی داشتند و مردمی فرهیخته شمرده میشدند. آنها فقیه، محدث، نسب شناس، امیر و ادیب بودند و به حق وارث ویژگیهای پدر و جد بزرگوارشان به شمار میآمدند.
اکنون که به پایان این فصل نزدیک میشویم، سزاوار است که با یاد دو شخصیت بزرگوار به نامهای «سید حمزه» و «سید محمد» بر معنویت این دفتر بیفزاییم. سید حمزه، گلی از گلستان بنیهاشم محسوب میشد و
»ابویعلی» شهرت داشت. بارگاه پر عظمت وی اکنون در مدحیهی – نزدیکی حله – آغوش پر عطوفت برای زائرین باز کرده است. سید حمزه از راویان و عالمان علوم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بود. افواج عالمان و اندیشمندان به محضر درس وی حاضر میشدند و پنهان و آشکار از آثار علمی او بهره میبردند. برخی از محققان این دانشمند سترگ را از «راویان با نبوغ قرن چهارم» و عالمان زمان غیبت صغری شمردهاند. (1).
از دیگر نوادگان ابوالفضل علیهالسلام که همچون پدر و جد خویش شهد شهادت نوشید و مظلومانه و غریبانه به دیدار خداوند شتافت، «ابوالعباس محمد» است؛ دری درخشان از خاندان بنیهاشم که در سال 342 قمری به دست مأموران بنیعباس، به شهادت رسید. این شخصیت والا مقام، مدتی در اصفهان به سر برد و در دوران خفقان، که مزدوران عباسی ارادتمندان اهل بیت علیهمالسلام را از دم تیغ میگذراندند، به طور ناشناس در مغازهی آهنگری، به کار و فعالیت پرداخت. سیمای نورانی، صفات نیک و رفتار متین و بزرگوارانهی وی موجب تردید و بدگمانی برخی افراد شد. چون نسب ارجمند علویاش آشکار شد، ناگزیر شتابان به سوی «خوراسگان» در پنج کیلومتری شرق اصفهان گریخت. دشمنان اهل بیت علیهمالسلام که دلی پر کینه از فرزندان بنیهاشم داشتند، به تعقیب وی پرداختند، او را دستگیر کرده، فردای آن روز به شهادت رساندند.
شیعیان شیفته و شیدادلان فرهیخته، ابوالعباس محمد را با احترام شایانی دفن کردند و بر مزار وی گنبدی بنا نمودند. در سال 920 قمری، نیکوکاران خیراندیش همت کرده، با شوقی افزون به توسعهی بارگاه آن سید مظلوم پرداختند.
سال 1383 قمری، طلیعهای طلایی در خوراسگان رخ نمود و رادمردن کوشا ساختمانی وسیع و با عظمت بر مزار ابوالعباس پی نهادند؛ با تلاش خستگی ناپذیر سی ساله، گنبد و بارگاهی رفیع و چشمنواز بر تربت ابوالعباس محمد ساخته شد و مرقد آن شهید والاگوهر، به سان نگینی نورافشان، زینت بخش اصفهان گردید (2).
اکنون بسیاری از عالمان پارسا، اندیشمندان سعادتمند و مؤمنان و صالحان علاقهمند به اهل بیت علیهمالسلام در جوار مرقد پر نور امامزادهی ابوالعباس محمد آرمیدهاند و انبوه مردم پاک سرشت و خردمند، پروانهوار بر گرد تربت آن انسان آسمانی به عبادت میپردازند و زیارت این شخصیت ملکوتی را ارمغانی ارزشمند برای زندگانی و توشهای تابناک برای حیات جاودان خود میشمرند، دست دعا و چشم امید بر ضریح پر نور و شکوهمند وی دارند، در آغوش شوق و امید خود، نزول اجابت میگیرند و شادمان و خرسند از محضرش بازمیگردند.
1) العباس، ص 202 – 201؛ سردار کربلا، ص 346.
2) برگرفته از نوشتار تحقیقی ادارهی اوقاف اصفهان.