قال مولانا صاحب العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف:
… لأبکین علیک بدل الدموع دما… (1).
بیتردید واقعهی جانسوز کربلا و شهادت مظلومانهی حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و یاران بیبدیلش از عمدهترین نقاط عطف در تاریخ بشریت میباشد که تأثیرات شگرفی بر فرهنگها و مکاتب گذاشته و نیز واکنشهایی به صورت تعابیر و تفاسیر متفاوت در پی داشته است.
فرهنگ عاشورا جلوهای است از امامت منتخب خدا، در تقابل با خلافت شورایی. این شورا فعالیت سری خود را در زمان حیات حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آغاز کرد و پس از ایشان به وضوح وارد صحنه سیاست شد. آتش زدن بیت وحی و شهادت حضرات صدیقهی کبری علیهاالسلام و محسن بن علی علیهالسلام نمونهای از ظلم این
شورا و سندی است بر مظلومیت اهل البیت علیهمالسلام.
شهادت امام حسین علیهالسلام در سال 61 هجری از کفر منافقینی که تحت عنوان اسلام، جایگاه بلافصل پیامبر الله صلی الله علیه و آله حضرت امیرمؤمنان علی علیهالسلام را غصب کرده بودند، پرده برداشت. به نحوی که یزید به عنوان خلیفة الرسول و در حال مستی، در مجمع عمومی سفرای خارجی، به ذکر ماهیت خود پرداخت:
لعبت هاشم بالملک فلا
خبر جاء و لا وحی نزل
و ثابت کرد که خلفای غاصب نه به نزول وحی ایمان دارند و نه به نبوت خاتم الأنبیاء، بلکه آن حضرت را سیاستمداری طالب حکومت میدانند.
این در حالی است که حجج الله در ازای هدایت به امر، طبق نص قرآن اجری از مردم درخواست ننموده و بحث هدایت «عهدی» است که حجت خدا با خدا در روز ازل بسته است، چنانچه امام حسین علیهالسلام در واپسین لحظات بدان اشاره فرمود:
اللهم انی وفیت بعهدی فاوف بعهدک.
و خداوند نیز در ازای شهادت آن حضرت، عهد کرد، دین جدش حضرت محمد صلی الله علیه و آله و قرآن مجید و راه علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام را تا روز قیامت حفظ نماید و در قیامت هم گنهکاران امت و عزادارانش را شفاعت نماید.
معصومین علیهمالسلام دارای ولایت تکوینی و تشریعی در هدایت هستند. به این معنا که خداوند در وجودشان قدرتی را مقرر فرموده است که میتوانند در کنه و ذات اشیاء، جمادات و جمیع ما خلق الله مؤثر بوده و هر آنچه را که قابلیت هدایت داشته باشد. و همانگونه که آنها در موجودات مؤثرند، خلایق نیز در مصیبتهای وارده بر ایشان عزادار و منکسر میگردند؛ از آن جایی که مصیبت وارده بر امام حسین علیهالسلام هم از اعظم مصائب است. «لا یوم کیومک یا أباعبدالله»
تألمات ویژهای در موجودات داشته است. که روایات دال بر این موضوع، در کتب شیعه مرقوم است.
یکی از بارزترین جلوههای تجلی انکسار نباتات در عزای حضرت سیدالشهداء علیهالسلام درخت چناری است در «زرآباد» قزوین. این درخت کهنسال در جوار امامزاده واجب التعظیم، حضرت علیاصغر بن الامام موسی بن جعفر علیهمالسلام میباشد که سالیان متمادی است در سحرگاه روز عاشورا از آن خون جاری میشود.
شهرت این درخت خونین در دوران پادشاهی سلطان حسین صفوی به حدی رسید که از آن زمان افراد متعددی جهت تحقق و تفحص در صحت و سقم آن به منطقهی مذکور آمدند و مشروح مشاهدات خود را در کتب خویش گرد آوردند.
از جمله ایشان میتوان به:
رسالهی چنار خونبار (میرزا قوامالدین محمد بن مهدی حسینی سیفی قزوینی(.
مخزن البکاء (ملا محمد صالح برغانی(.
کتاب کرامات (سید موسی زرآبادی(.
مقتل سفینة النجاة (ابن علی شیرازی(.
اسرار الشهادة (فاضل دربندی(.
نفایس الأخبار (واعظ اصفهانی(.
رساله چنار خونبار (میررضا کامل حسینی قزوینی(.
منتخب التواریخ (محمد هاشم خراسانی(.
بیان الفرقان (شیخ مجتبی قزوینی(.
مستدرک سفینة البحار (نمازی شاهرودی(.
طوفان البکاء (جوهری(.
اشک روان بر امیر کاروان (آیتالله شوشتری(.
ایضاح الحجه (آیتالله مظفری(.
داستانهای شگفتانگیز (آیتالله دستغیب(.
اشک خونین (سید محمود بحرالعلوم میردامادی) و…
لازم به ذکر است که مرحوم حضرت آیتالعظمی مرعشی نجفی نیز در حاشیهی «عروة الوثقی» بدان اشاره فرمودهاند.
»فأسئل الله أن یرزقنی طلب ثارکم مع امام مهدی ظاهر ناطق بالحق منکم…»
سرانجام آفتاب هدایت، شب تاریک غصب حقوق حقه حضرات معصومین علیهمالسلام را درهم خواهد شکست… از حضرت معبود خواستاریم که عنایت فرماید تا در رکاب مهدی فاطمه علیهاالسلام به حق خواهی شما برخیزیم.
برای به تصویر کشیدن این رویداد پررمز و راز بارها و بارها به «زرآباد» سفر کردم. اما درخت چنار فقط سالی یک بار به حکم پروردگار در سحرگاه تاریخی روز عاشورا خون چکان میشود و داغ دوستداران و عاشقان سالار شهیدان را تازه میکند.
و هستند عدهی کثیری که از وجود این درخت مبارک در جایی نزدیک به پایتخت ایران بیاطلاعند. شواهد و قرائن حاکی از آن است که چنار خونبار «زرآباد» هنوز و هم چنان در هالهای از راز و رمز، یکه و تنها در شمال شهر قزوین در روستای دور رها شده است، تا در عاشورایی دیگر عاشقان و دوستداران سالار شهیدان به دیدار و زیارتش بیایند و اشکی به تأمل و تأسف و حسرت در کنار این درخت بیفشانند.
برای چاپ این مجموعه تاریخی و فرهنگی از همراهی و مساعدت مسئولان اداری و فرهنگی استان قزوین، سازمان میراث فرهنگی، اداره کل اوقاف و امور خیریه و…. بهرهمند بودهام، تا یادگار ماندگاری که به همت این عزیزان فراهم شده برای همیشه در ذهن و حافظهی تاریخ دینی و فرهنگی ایران به ویژه شهر قزوین جاودانه و پایدار بماند.
ضمن آرزوی توفیق برای همهی عزیزانی که در تهیه و چاپ این مجموعه، حقیر را یاری دادهاند در انتظار مدارک مستند و اطلاعات بیشتری در این زمینه هستم.
مجید نوراله پور
1) فرازی از زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار.