7- بیگمان، تشرف به اسلام و درک حقانیت آن، لیاقت و شایستگی میخواهد که زمینهی آن را رفتار، کردار و در مجموع، اخلاق سالم یک فرد فراهم میسازد.
این خانم که به اسلام مشرف گردید،اظهار میداشت که در طول عمرش هرگز شرب خمر نکرده و با هیچ اجنبی ارتباط نامشروع نداشته است، با این که در دنیای مسیحیت و کشورهای اروپایی این دو امر بسیار عادی و حتی – به پندار غلط خودشان – نشانهی متمدن بودن به شمار میرود.
بیتردید رفتار سالم و پسندیده همسر سید عباس نجم، زمینهی هدایت او را به اسلام فراهم ساخت.
حجتالاسلام و المسلمین حاج آقای صادقی میگوید:
قبل از شفای سید عباس نجم، من با ایشان و همسرش صحبت کرده بودم، ابتدا خود ایشان را در جلسهی عزاداری دیدم، با ناراحتی روحی زیاد مواجه بود و به من گفت: اگر حالم خوب نشود، من خودم را میکشم.
من به ایشان دلداری دادم، از بلاهایی که بر حضرت ایوب و ائمه علیهمالسلام وارد شد و از صبر حضرت ایوب و ائمه علیهمالسلام با ایشان صحبت کردم.
ولی ایشان به من گفت: شما از درون من خبر ندارید و من به آخر خط رسیدهام.
بعد از بیرون آمدن از مجلس، همسر ایشان را در بیرون از جلسه دیدم، مترجم همراهم بنده را به عنوان نمایندهی حضرت آیتالله فاضل لنکرانی مدظله العالی و اداره کنندهی جلسه، معرفی نموده و به عنوان دلداری به این خانم گفتم: ان شاء الله همسرت خوب میشود.
اما ایشان نه به عنوان استهزا و مسخره، بلکه به عنوان این که بهبودی شوهرش یک چیز عجیب و غریب به نظرش میآمد، گفت: من در جزئیات درمان شوهرم هستم و علم پزشکی روز جواب کرده است و میدانم که شوهرم خوب شدنی نیست. چون بالاتر از علم چیزی نداریم.
بنده به ایشان گفتم: علم روز جای خود، ولی شما نباید منکر توسلات به امور معنوی باشید، و از ایشان سؤال کردم که آیا شما به عنوان یک مسیحی به کلیسا نمیروید؟
گفت: چرا.
گفتم: اگر از شما کسی مظلوم قرار بگیرد، یا راه عادی در امورات برایش بسته شود، به حضرت عیسی بن مریم علیهالسلام متوسل نمیشوید و از ایشان کمک نمیخواهید؟
گفت: چرا.
گفتم: برای چه کمک میخواهید؟
گفت: برای این که حضرت عیسی بن مریم مافوق قدرت ما است و به عنوان آخرین راه حل به ایشان متوسل میشویم.
گفتم: امام حسین علیهالسلام هم مافوق قدرت ما است و توسل شوهر شما هم آخرین راه برای ایشان است.
همچنین قضایایی از معجزات حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام را برای ایشان بازگو نمودم و قضیه آن هندو را مطرح کردم که با شیعیان برای امام حسین علیهالسلام سینه میزد، بعد از مرگش وقتی جسد او را آتش زدند، دست راست و سینهی چپ او در آتش نسوخت، در خواب دیدند که این دست برای امام حسین علیهالسلام روی این سینه زده شده است. و به خاطر همین آتش او را نمیسوزاند.
از توسل نصرانیها و زرتشتیها برایش بازگو کردم که آنها به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام قمر بنیهاشم علیهالسلام متوسل میشوند.
حضرت حجتالاسلام و المسلمین آقای صادقی میافزاید: بعد از شفای سید عباس نجم، همسر ایشان حالت عجیبی پیدا کرده بود، آرام و قرار نداشت.
من به آن خانم گفتم: روزگار را چه میبینید؟ شما که تا چند روز قبل اظهار یأس و ناامیدی از درمان و شفای همسر خود میکردید و نسبت به مجلس عزای امام حسین علیهالسلام باور نداشتید و اینک میبینید که – بحمدالله – همسر شما به برکت عنایت الهی و کرامت امام حسین علیهالسلام شفا یافته است.
آن خانم پاسخ داد: همینکه من خودم را بین نجات و هلاکت میبینم.
آن روحانی گرامی میافزاید: من به آن زن گفتم: امام حسین علیهالسلام اختصاص به شیعه ندارد. قضیهی زهیر بن قین را برای او تعریف کردم که در مسیر، همیشه دور از امام حسین علیهالسلام خیمهاش را برپا میکرد، تا در یکی از منازل که خیمهها نزدیک به هم قرار گرفته بودند، قاصد امام حسین علیهالسلام او را طلب میکند و همسر زهیر پیشنهاد میکند که زهیر دعوت امام حسین علیهالسلام را اجابت کند و در نتیجه به برکت دعوت امام حسین علیهالسلام در مسیر هدایت قرار میگیرد و عاقبت به خیر میگردد.
همچنین قضیهی وهب و مادر و همسرش را یادآوری کردم که قبلا مسیحی
بودند و عاقبت به یاران امام حسین علیهالسلام پیوستند و در کربلا به شهادت رسیدند.
و نیز داستان حر را برایش بازگو نمودم که در لحظات آخر سعادتمند گردید.
بعد از مقداری صحبت با این خانم، ایشان اظهار داشت: هر چه بگویید انجام میدهم در ضمن اضافه نمود که من در شب بعد از شفا یافتن همسرم، خانم نورانی و مجللهای را در خواب دیدم که دستش را به سوی من آورد و پیش خود فکر کردم شاید ایشان حضرت مریم علیهاالسلام باشد و در خود لیاقت دست دادن به آن خانم را ندیدم، و عرض کردم: شما حضرت مریم هستید؟
فرمود: خیر؛ مقام من بالاتر از حضرت مریم است.
به گفته شاهدان، این کرامت حسینی، تحول بسیار عمیق و وصفناپذیری در روحیه این خانم ایجاد نموده بود که آن گونه که قبل از تشرف با اسلام اظهار میداشت: «آیا من لیاقت دارم که به دین اسلام مشرف شوم؟»
براساس فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند:
ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة.
چراغ هدایت حسینی آینده این زن را به نور ایمان روشن ساخت و او را با اسلام و تشیع علوی هدایت نمود و روز دوازدهم محرم پس از مذاکرات فراوان و استدلالهای منطقی، محکم و ارشادات نماینده محترم مرجع عالیقدر حضرت آیتالله جناب آقای حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی مدظله العالی. در حضور ایشان به دین اسلام گروید. و با پیشنهاد نمایندهی ارجمند آن مرجع عالیقدر، نام مقدس «فاطمه» را برای خویش برگزید.
حضرت آیتالله فاضل لنکرانی مدظله العالی در تأیید این کرامت فرمود: اولا من این جریان را تأیید مینمایم.
سپس معظم له، در تجلیل این کرامت فرمود: این که در روایات آمده که:
»اجابة الدعاء تحت قبته«؛ دعا در زیر بارگاه و قبه امام حسین به اجابت
میرسد. منظور روایات، تنها آن قبه خاص امام حسین علیهالسلام در کربلا نمیباشد، بلکه هر جا مجلس عزاداری امام حسین علیهالسلام برگزار گردد و عزاداران حسینی، خالصا و مخلصا در آن مجلس شرکت کنند، دعاهای ایشان قطعا به برکت امام حسین علیهالسلام مستجاب میگردد و این اختصاص به مسلمان شیعه، یا سنی و حتی مسیحی ندارد، بلکه هر کسی که به حضرت امام حسین علیهالسلام صادقانه و بااخلاص قلب متوسل شود، حاجتش را میگیرد، دلیلش هم این است که مسیحیها و ارمنیها برای امام حسین علیهالسلام خرج میکنند و با این کار توسل پیدا میکنند.
همچنین حضرت آیتالله فاضل لنکرانی دام ظله العالی فرمود: این قضیه باعث شد که دلهای ضعیف، قوی و دلهای قوی، قویتر گردد و چشم مؤمنین و چشم همهی ما ب ه این واقعه روشن شد.