جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زمینه توفیق تشرف به اسلام

زمان مطالعه: 4 دقیقه

7- بی‏گمان، تشرف به اسلام و درک حقانیت آن، لیاقت و شایستگی می‏خواهد که زمینه‏ی آن را رفتار، کردار و در مجموع، اخلاق سالم یک فرد فراهم می‏سازد.

این خانم که به اسلام مشرف گردید،اظهار می‏داشت که در طول عمرش هرگز شرب خمر نکرده و با هیچ اجنبی ارتباط نامشروع نداشته است، با این که در دنیای مسیحیت و کشورهای اروپایی این دو امر بسیار عادی و حتی – به پندار غلط خودشان – نشانه‏ی متمدن بودن به شمار می‏رود.

بی‏تردید رفتار سالم و پسندیده همسر سید عباس نجم، زمینه‏ی هدایت او را به اسلام فراهم ساخت.

حجت‏الاسلام و المسلمین حاج آقای صادقی می‏گوید:

قبل از شفای سید عباس نجم، من با ایشان و همسرش صحبت کرده بودم، ابتدا خود ایشان را در جلسه‏ی عزاداری دیدم، با ناراحتی روحی زیاد مواجه بود و به من گفت: اگر حالم خوب نشود، من خودم را می‏کشم.

من به ایشان دلداری دادم، از بلاهایی که بر حضرت ایوب و ائمه علیهم‏السلام وارد شد و از صبر حضرت ایوب و ائمه علیهم‏السلام با ایشان صحبت کردم.

ولی ایشان به من گفت: شما از درون من خبر ندارید و من به آخر خط رسیده‏ام.

بعد از بیرون آمدن از مجلس، همسر ایشان را در بیرون از جلسه دیدم، مترجم همراهم بنده را به عنوان نماینده‏ی حضرت آیت‏الله فاضل لنکرانی مدظله العالی و اداره کننده‏ی جلسه، معرفی نموده و به عنوان دلداری به این خانم گفتم: ان شاء الله همسرت خوب می‏شود.

اما ایشان نه به عنوان استهزا و مسخره، بلکه به عنوان این که بهبودی شوهرش یک چیز عجیب و غریب به نظرش می‏آمد، گفت: من در جزئیات درمان شوهرم هستم و علم پزشکی روز جواب کرده است و می‏دانم که شوهرم خوب شدنی نیست. چون بالاتر از علم چیزی نداریم.

بنده به ایشان گفتم: علم روز جای خود، ولی شما نباید منکر توسلات به امور معنوی باشید، و از ایشان سؤال کردم که آیا شما به عنوان یک مسیحی به کلیسا نمی‏روید؟

گفت: چرا.

گفتم: اگر از شما کسی مظلوم قرار بگیرد، یا راه عادی در امورات برایش بسته شود، به حضرت عیسی بن مریم علیه‏السلام متوسل نمی‏شوید و از ایشان کمک نمی‏خواهید؟

گفت: چرا.

گفتم: برای چه کمک می‏خواهید؟

گفت: برای این که حضرت عیسی بن مریم مافوق قدرت ما است و به عنوان آخرین راه حل به ایشان متوسل می‏شویم.

گفتم: امام حسین علیه‏السلام هم مافوق قدرت ما است و توسل شوهر شما هم آخرین راه برای ایشان است.

هم‏چنین قضایایی از معجزات حضرت اباالفضل العباس علیه‏السلام را برای ایشان بازگو نمودم و قضیه آن هندو را مطرح کردم که با شیعیان برای امام حسین علیه‏السلام سینه می‏زد، بعد از مرگش وقتی جسد او را آتش زدند، دست راست و سینه‏ی چپ او در آتش نسوخت، در خواب دیدند که این دست برای امام حسین علیه‏السلام روی این سینه زده شده است. و به خاطر همین آتش او را نمی‏سوزاند.

از توسل نصرانی‏ها و زرتشتی‏ها برایش بازگو کردم که آنها به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه‏السلام قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام متوسل می‏شوند.

حضرت حجت‏الاسلام و المسلمین آقای صادقی می‏افزاید: بعد از شفای سید عباس نجم، همسر ایشان حالت عجیبی پیدا کرده بود، آرام و قرار نداشت.

من به آن خانم گفتم: روزگار را چه می‏بینید؟ شما که تا چند روز قبل اظهار یأس و ناامیدی از درمان و شفای همسر خود می‏کردید و نسبت به مجلس عزای امام حسین علیه‏السلام باور نداشتید و اینک می‏بینید که – بحمدالله – همسر شما به برکت عنایت الهی و کرامت امام حسین علیه‏السلام شفا یافته است.

آن خانم پاسخ داد: همینکه من خودم را بین نجات و هلاکت می‏بینم.

آن روحانی گرامی می‏افزاید: من به آن زن گفتم: امام حسین علیه‏السلام اختصاص به شیعه ندارد. قضیه‏ی زهیر بن قین را برای او تعریف کردم که در مسیر، همیشه دور از امام حسین علیه‏السلام خیمه‏اش را برپا می‏کرد، تا در یکی از منازل که خیمه‏ها نزدیک به هم قرار گرفته بودند، قاصد امام حسین علیه‏السلام او را طلب می‏کند و همسر زهیر پیشنهاد می‏کند که زهیر دعوت امام حسین علیه‏السلام را اجابت کند و در نتیجه به برکت دعوت امام حسین علیه‏السلام در مسیر هدایت قرار می‏گیرد و عاقبت به خیر می‏گردد.

همچنین قضیه‏ی وهب و مادر و همسرش را یادآوری کردم که قبلا مسیحی

بودند و عاقبت به یاران امام حسین علیه‏السلام پیوستند و در کربلا به شهادت رسیدند.

و نیز داستان حر را برایش بازگو نمودم که در لحظات آخر سعادتمند گردید.

بعد از مقداری صحبت با این خانم، ایشان اظهار داشت: هر چه بگویید انجام می‏دهم در ضمن اضافه نمود که من در شب بعد از شفا یافتن همسرم، خانم نورانی و مجلله‏ای را در خواب دیدم که دستش را به سوی من آورد و پیش خود فکر کردم شاید ایشان حضرت مریم علیهاالسلام باشد و در خود لیاقت دست دادن به آن خانم را ندیدم، و عرض کردم: شما حضرت مریم هستید؟

فرمود: خیر؛ مقام من بالاتر از حضرت مریم است.

به گفته شاهدان، این کرامت حسینی، تحول بسیار عمیق و وصف‏ناپذیری در روحیه این خانم ایجاد نموده بود که آن گونه که قبل از تشرف با اسلام اظهار می‏داشت: «آیا من لیاقت دارم که به دین اسلام مشرف شوم؟»

براساس فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند:

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة.

چراغ هدایت حسینی آینده این زن را به نور ایمان روشن ساخت و او را با اسلام و تشیع علوی هدایت نمود و روز دوازدهم محرم پس از مذاکرات فراوان و استدلال‏های منطقی، محکم و ارشادات نماینده محترم مرجع عالیقدر حضرت آیت‏الله جناب آقای حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی مدظله العالی. در حضور ایشان به دین اسلام گروید. و با پیشنهاد نماینده‏ی ارجمند آن مرجع عالیقدر، نام مقدس «فاطمه» را برای خویش برگزید.

حضرت آیت‏الله فاضل لنکرانی مدظله العالی در تأیید این کرامت فرمود: اولا من این جریان را تأیید می‏نمایم.

سپس معظم له، در تجلیل این کرامت فرمود: این که در روایات آمده که:

»اجابة الدعاء تحت قبته«؛ دعا در زیر بارگاه و قبه امام حسین به اجابت

می‏رسد. منظور روایات، تنها آن قبه خاص امام حسین علیه‏السلام در کربلا نمی‏باشد، بلکه هر جا مجلس عزاداری امام حسین علیه‏السلام برگزار گردد و عزاداران حسینی، خالصا و مخلصا در آن مجلس شرکت کنند، دعاهای ایشان قطعا به برکت امام حسین علیه‏السلام مستجاب می‏گردد و این اختصاص به مسلمان شیعه، یا سنی و حتی مسیحی ندارد، بلکه هر کسی که به حضرت امام حسین علیه‏السلام صادقانه و بااخلاص قلب متوسل شود، حاجتش را می‏گیرد، دلیلش هم این است که مسیحی‏ها و ارمنی‏ها برای امام حسین علیه‏السلام خرج می‏کنند و با این کار توسل پیدا می‏کنند.

هم‏چنین حضرت آیت‏الله فاضل لنکرانی دام ظله العالی فرمود: این قضیه باعث شد که دل‏های ضعیف، قوی و دلهای قوی، قویتر گردد و چشم مؤمنین و چشم همه‏ی ما ب ه این واقعه روشن شد.