جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دختر بیمار لاعلاج

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

باز جناب آقای قحطانی در یادداشت دیگری نوشتند:

یکی از دوستانم به نام میرزا محمد کربلائی که از اخیار و مؤمنین و صلحا می‏باشد، کرامتی را چنین نقل کرد:

دختر مریضی داشتم که پزشکان از مداوای آن به عجز آمده بودند، دکتری به

نام دکتر کمال عبدالرزاق پس از معاینه‏ی او گفت: برای درمان او دارویی نیست مگر این که او را به بغداد ببرید.

حال او به گونه‏ای وخیم بود که او را رو به قبله کرده بودیم، وقتی مادرش گفتگوی من و پزشک را شنید، چادر به سر کرد و فوری به حرم حضرت ابوالفضل علیه‏السلام و امام حسین علیه‏السلام رفت.

من به دکتر گفتم: حداقل یک دارویی تجویز کن که دل مادرش خوش باشد و آرامش پیدا کند.

چیزی نگذشت که مادرش از حرم بازگشت و گفت: خداوند تفضل نمود و دخترم شفا پیدا کرد.

اکنون آن دختر به برکت توسل حضرت ابوالفضل علیه‏السلام سالم است و ازدواج کرده و خداوند فرزندانی به او عنایت فرموده است.