سید حسن آل ضیاءالدین، کلیددار حرم حضرت عباس علیهالسلام این کرامت را از جناب آقای حاج محمد شیخ علی ابوطحین برای پدر (نگارنده) نقل نمود:
حاج محمد شیخ علی – که از دوستان صمیمی آقای حسن کلیددار به شمار
میآید – خودش این کرامت را از کلیددار شنیده میگوید:
در سال 1950 میلادی و در ماه خرداد زایری از جنوب افریقا نزد کلیددار آمد و از او خواست چند نفر همراه او بیاید و سه تخته قالی قابل توجه و فاخری که هدیه برای حضرت عباس علیهالسلام آورده، بیاورند. کلیددار چند نفر را همراه او فرستاد آنها قالیها را به اتاق کلیددار آوردند.
آنگاه زایر آفریقایی مقداری پول به کلیددار داد تا به خادمان و نیازمندان بدهد. کلیددار از او از سبب انجام این کار سؤال نمود.
جواب داد: من در آفریقای جنوبی در شهر «کیب تاون» زندگی میکنم. سیاست غلط آن کشور نژادپرستی است که نژاد سفید را بر نژاد سیاهپوست – که اکثریت را تشکیل میدهند – برتری میدهد. ما سیاهپوستها ساکنان اصلی آن دیار هستیم. سفیدپوستها مزرعهی ما را آتش زدند و مقداری از مزرعهها آتش گرفتند. آتش به طرف غرب مزرعه رفت تا جایی که علمی که بر آن نوشته شده بود: «یا قمر بنیهاشم» آتش توقف نمود. ما در آفریقا به یک چنین عملی، «العلم الدار» میگوییم. پس از ایستادن آتش، مزرعه من از آتشسوزی سالم ماند.
پس از دیدن این کرامت، تصمیم گرفتم به کربلا و زیارت امام حسین و حضرت عباس علیهماالسلام بیایم و از حضرت عباس علیهالسلام تشکر کنم. در مسیر راهم به عراق از ایران قالیها را فراهم نمودم.
ناقل ادامه میدهد: به همراه کلیددار او را به حرم بردم و زیارت خواندم. سپس او را به اتاق کلیددار آوردم و علمی بسیار باارزش به عنوان هدیه از خزانهی حضرت به او داده شد. سپس به زیارت امام حسین علیهالسلام مشرف شد. (1).
1) همان ص 17 تا 19.