جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خدایا – پسرم عباس را به حق عباس امیرمؤمنان علی نجات بده‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مرحوم مغفور خطیب توانای کربلا حاج شیخ هادی خفاجی رحمه الله یکی از منبری‏های به نام کربلای معلا بود، وی در یکی از مجلس‏های خود که در خانه‏های کربلا منبر می‏رفت، چنین نقل کرد:

سال 1370 هجری بود که عده‏ای از زوار بحرینی از من خواستند در مجلسی که در صحن مطهر حضرت اباالفضل علیه‏السلام برگزار بود، منبر بروم و بخوانم.

– البته مرحوم شیخ در خواندن به نوای بحرینی‏ها تخصص داشت -.

مرحوم شیخ قبول نمود که در وقت تعیین شده در صحن حضرت عباس علیه‏السلام منبر رود، و آنهایی که باید حاضر شوند و جمع زیادی از سایر مردم، حاضر شدند.

پس از پایان منبر مرحوم شیخ هادی از سبب تشکیل مجلسی در صحن حضرت عباس علیه‏السلام و آن هم به نام حضرت عباس علیه‏السلام – که معمولا نام حضرت عباس علیه‏السلام در میان عرب‏ها در روز 7 محرم برده می‏شود – سؤال نمودند.

یکی از افراد که همان درخواست کننده‏ی این مجلس به نام حاج احمد خلفان بود – که نذر کرده بود که این مجلس را در صحن حضرت عباس علیه‏السلام برگزار نماید – گفت: علتش این بود من از جمله‏ی غواصان بودم که برای دریافت لؤلؤ به دریا می‏رفتم، روزی به اتفاق فرزندم که نامش عباس بود به دریا رفتیم، هم چنان که خود سرگرم غواصی در قعر دریا بودم یک مرتبه دیدم فرزند هشت ساله‏ام در میان امواج خروشان قرار گرفته و برای نجات او خود را در میان دریا انداختم و تعادل خود را از دست دادم. اما متأسفانه نتوانستم کاری از پیش ببرم، سر به سوی آسمان بلند کردم و فریاد زدم: خدایا! فرزندم عباس را به حق عباس فرزند امیرالمؤمنین علیهماالسلام نجات بده.

پدر فرزند می‏گوید: یک مرتبه دیدم آب بالا آمد و فرزندم را به طرف خشکی پرت نمود. حمد خدای را به جا آوردم و شکر نمودم و قرار گذاشتم، وقتی ماه محرم فرارسید به کربلا بیایم و اولین کاری که انجام بدهم زیارت مرقد حضرت عباس علیه‏السلام باشد، آنگاه از حضرت به خاطر لطف و کمکی که نموده تشکر نمایم. هم اکنون آمده‏ام به نذرم وفا نمایم. (1).


1) همان ص 79.