2- دههی آخر صفر 1427 قمری برابر 1385 شمسی بود که اینجانب محمدرضا خورشیدی افتخار منبر در منزل آقای آرزومندی را داشتم و واقعا از مجالس بسیار منظم بود و اکثر افراد متدین، با سابقه و قدیمی بودند که خود حقیر از دیدار آن عزیزان بهرهمند بودم.
در بیست و هشتم صفر که شهادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سبط اکبر امام حسن مجتبی علیهالسلام میباشد، حقیر معجزهی شفای خانمی از حجاج ایرانی را به
دست پربرکت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در بین راه مدینه به مکه – که در سال 1377 شمسی (هشت سال قبل) اتفاق افتاد و در کتاب «برکات سرزمین وحی» نقل شده است – تعریف کردم.
پس از پایان منبر، اخو الزوجهی محترم صاحب مجلس به نام آقای محمدعلی آرزومندی، با حالتی معنوی و تحتتأثیر عنایات اهلبیت علیهمالسلام برایم چنین گفت:
حاج آقا، بله هر چه داریم از اهلبیت علیهمالسلام هست. من خودم مدتها بود که روی هر دو انگشت شست دستهایم میخچه درآورده بود. یعنی خیلی برآمده و ظاهر. بنده به پزشکان متعدد مراجعه کردم و هر کدام با دستور استعمال پماد، سوزاندن میخچه، آغشته کردن به روغنهای مخصوص و… خلاصه هر کسی از بستگان و آشنایان پیشنهادی میکرد و دکتری را معرفی مینمود و… من هم از دکتر و دوا خسته شده بودم و هم از این وضعیت ناجوری که در انگشت های شست من ظاهر و نمودار بود، نزد هر بیگانه و آشنا خجالت میکشیدم.
تا این که در اثر لطف و توجه خود اهلبیت علیهمالسلام و عنایت خداوند یک دفعه در سال 1382 راه کربلا به صورت عمومی باز و مفتوح گردید و قسمت من هم شد که به زیارت عتبات عالیات مشرف شدم. بالأخره وقتی به حرم اباالفضل علیهالسلام رسیدم و دستهایم را به ضریح آن بزرگوار نهاده و ضریح مطهر را بهتر از جان عزیز در آغوش گرفتم، هنوز میخچههای برآمدهی آن چنانی روی انگشتهایم بود و من ضمن عرض حاجات به درگاه باب الحوائج علیهالسلام همان طور که دستهایم به ضریح بود عرض کردم: آقا لطفی بفرما! خسته شدم این میخچهها را خودت و…
خدای میداند و دیگر همه فامیلها و آشنایان هستند و شاهدند و همه در جریان شفای من میباشند، عرض حاجت همان و طی چند روز که در کربلا و
عتبات عالیات بودم از نظر کیمیا اثر ابوفاضل علیهالسلام مرتبا برآمدگی میخچهها کمتر شد، تا وقتی که ایران آمدم، اثری از آنها روی انگشت نماند و مثل این که آب شد و دیگر نه اثری و نه دردی و…
جالب این که آقای آرزومندی محل میخچهها را هم به حقیر (محمدرضا خورشیدی) نشان داد که تقریبا شبیه خط مدوری از نشان جای میخچهها باقی بود که این هم خودش معجزهی دیگر اباالفضل علیهالسلام هست که هم مریض را شفا داد و هم جای مرض را به عنوان نشانه و خط و علامت باقی گذاشت.
»یا کاشف الکرب عن وجه أخیک الحسین علیهالسلام اکشف کربنا بحق أخیک الحسین علیهالسلام»
ارادتمند – محمدرضا خورشیدی
5 ربیع الأول 1427 مطابق با 15 / 1 / 1385
روز وفات حضرت سکینه علیهاالسلام