یکی از صالحین نقل کرد و گفت:
همیشه به زیارت حضرت موسی بن جعفر و امام جواد علیهماالسلام موفق بودم. همواره به هنگام ورود به زیارت میدیدم که مردی رو به ضریح ایستاده و زبان به شتم آغاز کرده و به دو امام بزرگوار جسارت میکند و کسی نمیتواند او را بازدارد. از این موضوع سؤال کردم.
گفتند: این مرد از اهل تسنن و مخالف اهلبیت علیهمالسلام است.
پس از گذشت مدتی مانند همیشه وارد حرم شدم، دیدم آن فرد هم چنان دشنام و ناسزا به امامان عزیز میگوید. رفتم نزدیک او را از دشنام دادن بازدارم، دهن به دشنام آن دو امام مظلوم و بزرگوار گشود، ناگاه آتشی از آسمان بر سرش فرود آمد در انظار مردم به هلاکت رسید.
راوی جریان گوید: بیشتر مردم دچار تعجب شدند که چگونه به این دو امام جسارتهایی مینمود و من از این جریان رنج میبردم که این دو امام چقدر صبر دارند؟
همان شب امام موسی کاظم علیهالسلام را در خواب دیدم، از حضرتش علت و سبب را سؤال نمودم.
فرمودند: صبر نمودیم، اما در آن هنگام که صاعقه بر سرش فروریخت حضرت عباس علیهالسلام نزد ما دعوت داشت. وقتی آن جسارتها و دشنامها را شنید، طاقت نیاورد. شکایت خود را به پیشگاه خداوند برد، چیزی نگذشت که صاعقهی آسمانی بر سرش فرود آمد و او را سوزاند.
آری، این اباالفضل علیهالسلام است که همیشه حامی مظلومان است.