جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تو به استقبال خواهرم زینب برو

زمان مطالعه: 2 دقیقه

4- آقای ابوطالب رضایی، مداح و شاعر اهل‏بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام، در حسینیه محبان قائم عجل الله تعالی و فرجه قرچک در دعای ندبه، چنین نقل می‏کند:

شخصی در عالم رؤیا می‏بیند که در حرم پیامبر صلی الله علیه و آله مشغول زیارت است و در کنارش آقا امام حسین علیه‏السلام و آقا قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام هم زیارت‏نامه می‏خوانند. در این اثنا آقا امام حسین علیه‏السلام به برادرش قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام می‏گوید: برادر جان! اسرا از سفر کربلا به مدینه وارد شدند با هم به استقبال اسرا برویم.

در شهر هم ولوله به راه افتاده بود، شهر مدینه غرق در اندوه و ماتم بود. آقا امام حسین علیه‏السلام خطاب کرده می‏فرمایند: برادر جان! تو به استقبال خواهرم زینب برو، من هم به استقبال اطفال و زنان می‏روم.

آقا حضرت عباس علیه‏السلام می‏پرسند: چرا رویت را از خواهرت زینب سلام الله علیها برمی‏گردانی؟ آقا شما که خیلی به هم علاقه شدیدی داشتید.

آقا امام حسین علیه‏السلام می‏فرمایند: دست روی دلم نگذار، چون من شرمنده خواهرم زینبم، از شرمندگی رویم نمی‏شود به چهره‏ی خواهرم نگاه کنم.

السلام علیک یا اباعبدالله (و سیعلمون الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون)

ارادتمند خاندان عصمت و طهارت، علی محبی فرزند اکبر، از قرچک.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الأولین و الآخرین.

این‏جانب سید عبدالله جعفرپور، فرزند سید مهدی از قرچک 5 کرامت از کرامات قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام را که از زبان مداحان اهل‏بیت علیهم‏السلام شنیده‏ام، خدمت باسعادت شما ارسال می‏دارم تا با درج آنها در جلد پنجم از سری کتاب‏های «چهره‏ی درخشان قمر بنی‏هاشم اباالفضل العباس علیه‏السلام» موجب تقویت حب خاندان عصمت و طهارت علیهم‏السلام در برادران دینی‏ام شده، هم‏چنین برای بنده نیز ذخیره‏ای باشد برای روزی که نه مال سود دهد، نه فرزندان.

»یا کاشف الکرب عن وجه الحسین علیه‏السلام اکشف کربی بحق أخیک الحسین علیه‏السلام»