فردی که مورد اطمینان من بود، کرامتی را از حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام این گونه نقل کرد:
روزی یکی از رفقا به نام حیدر نجم آل سافر حداد گفت: دو سال است ازدواج کردم، ولی از نعمت اولاد محروم هستم.
از من خواست چارهای بیندیشم. بعد از آن که او از معالجههای پزشکی به ستوه آمده بود. من مقداری از آبی که پایین ضریح مطهر در کنار قبر مطهر جریان دارد، به دست آوردهام و معروف است که برای هر دردی شفاست و با او تماس گرفتم و به او گفتم: به عیال خود بگو از این آب بخورد و با مقداری از آن غسل کند، روز چهارشنبه پس از آن که وضو بگیرد، به زیارت حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام برود، دو رکعت نماز به جا آورد و به روح مطهر امالبنین علیهاالسلام مادر حضرت عباس علیهالسلام هدیه نماید و از پیشگاه آن مخدره فرزند بخواهد.
او آنچه گفته بودم انجام داد و پس از آن جریان، نه ماه دیگر همدیگر را ملاقات نمودیم، دیدم در چهرهاش آثار سرور و خوشحالی نمایان میباشد.
به من گفت: یک نذر بدهکار شما هستم. من فراموش کرده بودم که مابین ما چه گذشته بود.
گفت: بیش از نه ماه نگذشته است.
گفتم: چه شده؟
گفت: از آبی که در کنار قبر ابیالفضل العباس علیهالسلام بود به خانوادهام دادم و او باردار شد و خداوند به برکت حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام و مادرش امالبنین علیهاالسلام فرزندی به او عنایت فرمود و نامش را حسین گذاشتم.
این داستان نیز نمونهای از کرامت حضرت اباالفضل علیهالسلام و عنایت مادر مکرمهاش امالبنین علیهاالسلام میباشد. (1).
1) همان مصدر 167.