جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حاجت زن روا شد

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

سید احمد جلوخان گفت:

در حدود سال 1947 میلادی روزی هم چنان که به طرف حرم حضرت ابی‏الفضل العباس علیه‏السلام می‏رفتم زنی را دیدم که از جنوب عراق بود و متوجه حرم حضرت اباالفضل العباس علیه‏السلام شد. به او گفتم: آیا نذر داری؟

گفت: یک دینار نذر دارم، ولی به شرط این که مرا به ضریح حضرت عباس علیه‏السلام به ریسمان سبز ببندی اگر ریسمان از ضریح باز شد، یک دینار را خواهم داد.

او را وارد حرم مطهر نمودم و طبق آنچه گفته، انجام دادم، دقایقی انتظار کشیدم، دیدم آن بند بسته شده به ضریح، باز شد، با آن که بسیار محکم بسته بودم. سروصدای خوشحالی بلند شد و حاجتش روا شد و مبلغی که گفته بود، به من داد.