زمان مطالعه: < 1 دقیقه
5- استاد بزرگوارم حضرت حجتالاسلام و المسلمین آقای شیخ علی زمانی ملایری دام ظله به این جانب نقل میفرمودند:
حضرت آیتالله حاج سید محمدعلی روحانی دام ظله میفرمودند: روزی زن و شوهری به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام آمدند، بعد چه طور شد که دست زن به ضریح مقدس چسبید به گونهای که پوست به ضریح چسبیده بود و جدا نمیشد.
شوهرش گفت: عباس! نگهش دار تا برگردم!
طولی نکشید که برگشت و گوسفندی را در حرم مطهر ذبح کرد، به محض کشتن گوسفند، دست زن از ضریح جدا شد.
بعد گفت: من یک گوسفند نذر حضرت اباالفضل علیهالسلام داشتم؛ ولی نکشتم تا این که آن حضرت دست زنم را گرفت! تا آنکه گوسفند را ذبح نمودم.
