ما معجزات علی علیهالسلام را… یعنی آن کارهای عاجزکننده، آن جلوههای عقلربا و مردافکنی علی علیهالسلام را در کتابها خواندهایم. اما در این گفتار، کلمهای از آن یاد نخواهیم کرد، زیرا علی علیهالسلام را غنیتر و بینیازتر از این حکایتها و روایتها میدانیم.
ما تنها به یک معجزه از علی علیهالسلام قناعت میکنیم، معجزهای که همه میتوانند راز اعجازش را ادراک کنند.
معجزهای که در انتهای سیزده قرن و نیم، هم چنان معجزه مانده است و هم چنان دیگران را از آوردن همانند آن، عاجز گذاشته است.
معجزهی علی علیهالسلام سخنان اوست و همین معجزه علی علیهالسلام را بس است.
»نهجالبلاغه» تا این تاریخ بیش از صد بار به چاپ رسیده و بیش از هزاران بار در جراید ایران و کشورهای دیگر نقل شده و به وسیلهی رادیوهای جهان بر امواج برق نشسته و گیتی را فراگرفته است.
علی علیهالسلام را مظهر العجایب و مظهر الغرایب مینامند.
مردم از علی علیهالسلام آنقدر بدایع و معجزات دیدند که وی را به خدایی ستودند.
دربارهی علی علیهالسلام آن دستهی افراط کار و ناپخته که نمیتوانستند نمیگردد مرد پنهان بر زیر زبان خویش است.
اما آن سه کلمه که در آداب و منشهای انسانیت است، این است:
امنن علی من شئت تکن امیره، و استغن عمن شئت، تکن نظیره، و احتج الی من شئت تکن اسیره.
به هر کس کمک کنی و او را در گرو منت خود درآوری، امیر و آقا بر او خواهی بود. از هر کس اظهار بینیازی کنی همتای او خواهی بود و به هر کس اظهار نیازمندی کردی، گرفتار و اسیر دست او خواهی بود.