جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نذر کرده بودم سکه به یکی از خدام حضرت بدهم‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمود نحوی از پدر بزرگوارشان مرحوم حاج شیخ ابراهیم نحوی (ره) نقل کرده است که ایشان فرمودند:

در حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس قمر بنی‏هاشم (علیه‏السلام) بودم که ناگهان شنیدم چیزی از بغلم به هوا رفت و به سقف اتاق چسبید. از مردم پرسیدم‏

که جریان چیست؟

گفت: نذر کرده بودم این سکه را به یکی از خدام بدهم ولی قیافه خدام را که نگاه کردم دیدم ریشش را از بیخ زده. در دادن این سکه به این خادم تردید کردم؛ ناگهان دیدم که سکه از جیبم به طرف آسمان پرید و این در حال صعود کردن سکه به طرف هوا بود که به سقف چسبید.

آقای نحوی از پدرش این چنین نقل کرد که می‏خواستم سکه را به خادم ریش تراشیده ندهم ولی سکه خود به خود از جیبم بیرون رفت و به سقف چسبید.

بیستم جمادی الثانی 1425 هجری قمری سالروز تولد حضرت صدیقه کبری فاطمه زهراء (سلام الله علیها) مطابق 17 / 5 / 1383 هجری شمسی‏

قم – عش آل محمد علیهم‏السلام

علی ربانی خلخلی‏