مردی از اهل کوت عراق مورد تهمت قرار گرفت که ارتباط نامشروع با زنی از خویشان خود دارد و آن زن حامله شد. از او خواستند که با آن زن ازدواج کند تا سر و صداها بخوابد و رسوایی به بار نیاید و او نپذیرفت و میگفت: که حامله شدن آن زن از من نیست و انکار میکرد و میگفت هیچ گونه علاقه و
ارتباطی با آن زن نداشته است. و حاضر است قسم هم بخورد. در روز 6 ماه رجب 1416 هجری با عدهای از بستگان او و بستگان آن زن به کربلا آمدند و داخل حرم مطهر حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) شدند. و قبل از این که دستهای خود را برای ادا کردن قسم دراز کرد، ناگهان ضربات کوبندهای به طرف آمد به طوری که دچار خونریزی میشد و لباسهای او پاره پاره شد و پیوسته صدا میزد به کلماتی نامفهوم. او را از حرم بیرون آوردند به طرف در شرق حرم که معروف است به باب الامیر علی. و او را به همان حالت و دیگران هم او را دیدند و شاهدان عینا او را به آن وضع مشاهده نمودند. (1).
1) العباس رجل العقیده و الجهاد صفحه 160.