جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حضرت زهرا فرمودند: بدن عباسم را قطعه قطعه کردند

زمان مطالعه: 2 دقیقه

حضرت آیت الله سید کاظم قزوینی (قدس سره) از علمای گرانقدر و خطیب نامدار و صاحب تألیفات بسیار، در روز هفتم محرم سال 1413 در مجلس منزل خودشان که در روز عاشورا منعقد می‏نمود. روی منبر فرمودند:

1- مرحوم علامه بحرالعلوم (رحمة الله علیه) ایام عاشورا، کربلا مشرف شده بود و کلیددار حرم حضرت ابوالفضل العباس (علیه‏السلام) در سرداب مرقد حضرت را به احترام ایشان باز کرد و ایشان با دو سه نفر از خواص خودشان وارد سرداب شده بودند. اطرافیان عرض کردند: مگر نه اینکه می‏گویند حضرت خیلی بلند قامت بودند، پس چرا قبر حضرت اینقدر کوچک است؟

فرمود: من هم علت را نمی‏دانم.

چون ایشان می‏دانستند که ایشان با عالم ولایت متصل است عرض کردند: جوابش را از شما می‏خواهیم. روز بعد علامه بحرالعلوم (رحمة الله) فرمودند: جوابش را گرفتم. دیشب در عالم خواب خدمت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مشرف شدم و همین سئوال را از آن حضرت نمودم، حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند: «بدن عباسم را قطعه قطعه کردند.«

»بزم دوست«

من ابوالفضلم که جان در راه جانان می‏دهم‏

جان خود را از برای دین و قرآن می‏دهم‏

سرو زبا قامت ام‏البنین و حدرم‏

بوی ایثار و وفا، بوی بهاران می‏دهم‏

با حسینم از ازل عهد مودت بسته‏ام‏

هر چه گوید سید و سالار و سلطان، می‏دهم‏

من مه دین و حسن فاطمه، خورشید عشق‏

گرد خورشید جهان، جان را به جانان می‏دهم‏

کودکان در خیمه‏ها از تشنگی در التهاب‏

با دل سوزان به صحرای بلا، جان می‏دهم‏

تا رسانم آب را در خیمه‏های تشنگان‏

پیکرم را در جدال تیغ بران می‏دهم‏

با عمود آهنین، دشمن زند بر تارکم‏

در مصاف کفر و ایمان، هر دو دستان می‏دهم‏

دست من شد قطع و مشک آب بر روی زمین‏

لحظه‏ای در عاریت، آن را به دندان می‏دهم‏

دشمن از هر سو به دورم حلقه ایذا زده‏

لا جرم مشک تهی را، دست آنان می‏دهم‏

مشک شد خالی و من گشتم خجل از کودکان‏

اشک خود را هدیه بر آن تشنه کامان می‏دهم‏

روی برگشتن نباشد دیگرم سوی خیام‏

با لب خشکیده شرح راز پنهان می‏دهم‏

تا بماند جاودان آیین پاک احمدی‏

شمع عمرم را به بزم دوست، پایان می‏دهم‏

هر که شد چون «محسن صافی» ثنا خوان حسین‏

روز محشر، من به او اجر فراوان می‏دهم‏

8 محرم 1425- محسن صافی – 10 / 12 / 82