جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

کرامتی از ضریح جدید قمر بنی‏هاشم دیده شد

زمان مطالعه: 2 دقیقه

حجةالاسلام والمسلمین آیةالله آقای حاج سید عباس کاشانی برای مؤلف کتاب حاضر نقل کردند:

16. وقتی که ضریح حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام را از اصفهان به کربلای امام حسین علیه‏السلام می‏آوردند، ما دوازده نفر بودیم که از طرف مرحوم آیةالله العظمی آقای حکیم «قدس سره» (متوفی 1390 ق) به منظور استقبال از ضریح، از عراق به کرمانشاه

ایران آمدیم و در خور ذکر است که، دولت وقت آن زمان هم، هیئتی را جهت بدرقه از تهران تا کرمانشاه همراه ضریح فرستاده بود. در طول راه نیز ضریح مطهر از هر شهری عبور می‏کرد مردم آنجا مغازه‏ها را بسته به استقبال می‏آمدند و قربانی‏ها می‏کردند. هیئتهای عزاداری برای زنجیرزنی و سینه‏زنی مانند پروانه دور ضریح جمع می‏شدند و اشک می‏ریختند… و این ماجرا ادامه داشت تا به شهر بعقوبه رسیدیم.

در بعقوبه، بخشی از مردم سنی هستند و بخشی نیز از شیعیان علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام می‏باشند. آنجا هم استقبال عجیبی شد. حدود نیمه‏ی شب بود، بنا شد تمام افرادی که همراه ضریح هستند تقریبا 2 یا 3 ساعتی در بعقوبه بیتوته نمایند.

مردم بعقوبه از همراهان ضریح مقدس پذیرایی شایانی نمودند و شخصی به نام حاج مراد، که منزل بزرگی داشت، عده‏ای از ما را مهمان خویش کرد. او گفت: کار ساختمان این منزل در دو ماه قبل به اتمام رسید. چون باخبر شدم ضریح مقدس حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام را از ایران به عراق می‏آورند، خواستم برای تیمن و تبرک، حاملین و همراهان ضریح مقدس را بیاورم تا این خانه افتتاح بشود. سپس افزود:

– من با اینکه سنی هستم، افتخار می‏کنم که شما آقایان منزل مرا مزین و مشرف نموده‏اید و خانه‏ی من به نام باعظمت حضرت عباس علیه‏السلام مشرف گردید.

صبح که شد از بعقوبه حرکت کردیم. استقبال مردم در طول راه از بعقوبه تا بغداد را نمی‏توانم وصف کنم و زبانم عاجز است (علم الله و کفی(. علاوه بر شیعیان، سنی‏ها، مسیحی‏ها و حتی یهودی‏ها را دیدم که از ضریح مقدس استقبالی باشکوه می‏کردند و به راستی که چنین استقبالی حتی در پیشواز یا تشییع اعاظم و بزرگان نیز کم صورت گرفته است.

شخصی از اهل بغداد به من گفت که چیز عجیبی مشاهده کردم: زنی مسیحی در همسایگی ما بود که فرزند مریضش را دکترها جواب کرده بودند. وی، روزی که ضریح مقدس از بغداد عبور می‏کرد، فرزند خود را به ماشین‏هایی که حامل ضریح مطهر بود نزدیک کرده و دست خود را به بدنه ضریح می‏مالید و به بدن و صورت بچه‏ی مریض

می‏کشید. پس از چند روز، که پدر آن بچه را دیدم، گفت: فرزند ما به برکت آن ضریح مقدس شفا یافت و اکنون ما خانواده می‏خواهیم به کربلای معلی شرفیاب شده و از نزدیک قبر مطهر را زیارت کنیم و از حضرتش تقدیر و تشکر نماییم.

جناب کاشانی افزودند: این جانب، خدا را شاهد می‏گیرم مدت پنجاه سال، که خاطرات آن را خوب به یاد دارم، در کربلا بودم و در این مدت آن قدر خوارق عادت و کرامات شگفت از آن قبر مطهر مشاهده کرده‏ام که اگر همه‏ی آنها را بخواهم ذکر کنم چند مجلد خواهد شد.

در اینجا توجه شما را به پاره‏ای از اشعاری که محبین اهل‏بیت علیهم‏السلام در باب ضریح حضرت ابوالفضل علیه‏السلام (ساخته شده در اصفهان، به دستور مرحوم آیةالله حکیم) سروده‏اند جلب می‏کنیم: