جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شخص ارمنی، و برپایی مجلس روضه برای حضرت علی‏اصغر

زمان مطالعه: 3 دقیقه

حال که سخن از تعلق خاطر و ادب‏ورزی برخی از غیرمسلمین به ساحت پیشوایان مذهبی شیعه به میان رفت، ذکر این داستان نیز خالی از لطف و عبرت نیست.

شنیدم (و نام گوینده در ذهنم نیست) که در یکی از محلات تهران، سابقا یک ارمنی وجود داشت که در ایام محرم، یک روز را به عنوان طفل شش ماهه‏ی اباعبدالله الحسین علیه‏السلام روضه می‏گرفت (حال یا مستقلا و در منزل خویش، و یا به صورت تقبل مخارج هیئت عزاداری محل در یکی از روزهای ماه محرم – تردید از من است) و سفارش می‏کرد که مخصوصا روضه‏ی حضرت علی‏اصغر علیه‏السلام را بخوانند!

به او گفته شد که تو شخصی ارمنی و غیرمسلمان هستی و مسائلی همچون عزاداری ایام محرم و گریه بر امام حسین علیه‏السلام و لعن و نفرین بر یزید و اتباع وی، امری صرفا اسلامی و مربوط به اعتقاد شیعیان است؛ به چه مناسبت، سالی یک روز مجلس روضه‏خوانی به پا می‏کنی، و آن هم روضه‏ی علی‏اصغر امام حسین علیه‏السلام؟!

در پاسخ گفته بود: درست است، من یک ارمنی هستم و قاعدة مرا با آنچه که صرفا جنبه‏ی اسلامی و شیعی دارد کاری نیست. من چون اصل رسالت پیامبر اسلام را قبول ندارم، طبعا نسبت به جانشینان یا مدعیان جانشینی وی نیز بی‏تفاوت بوده و در

نتیجه، در دعوای میان امام حسین و یزید، که بر سر جانشینی پیامبر اسلام با هم نزاع داشته‏اند، تعصبی بر له یا علیه هیچکدام از طرفین دعوا ندارم. یزید، به حق یا به ناحق، خود را خلیفه‏ی مسلمین می‏شمرده و قدرت را هم در دست داشته و در این راه، از تعقیب و دستگیری و حتی قتل مخالفین خویش ابا نداشته است. امام حسین علیه‏السلام نیز از مخالفین سرسخت او بوده و تن به قبول حاکمیت او نداده و کارش نهایة به کشته شدن انجامیده است. این حادثه، برای من که – همچون شیعیان – معتقد به امامت فرزند زهرا علیهاالسلام نیستم، دلیل محکومیت یزید نیست و چه بسا امام حسین هم اگر پیروز می‏شد برخی از مخالفین خویش را به جوخه‏ی اعدام می‏سپرد.

آری من با درگیری این دو تن کاری ندارم، اما سخن اینجا است که می‏بینم در آن کشاکش، سرداران و سپاهیان یزید، حتی از آب دادن به طفل شش ماهه‏ای چون علی‏اصغر نیز – که در آغوش پدر، از شدت تشنگی پر پر می‏زد – دریغ کرده‏اند. در حالیکه کودکی در این سن و سال، به هیچ وجه در نزاع طرفین وارد نبوده و به شهادت همه‏ی ادیان و عقلای عالم، کوچک‏ترین تقصیری نداشته است؛ می‏توانستند او را سیراب کنند ولی پدرش را بکشند. از اینکه می‏بینیم سپاه یزید، به فرمان وی، حتی به طفل شیرخواره نیز رحم نکرده و او را با سنگدلی تمام به قتل رسانیده‏اند می‏فهمیم که جنگ یزید و سرداران و سپاهیان او با امام حسین علیه‏السلام و یاران وی، جنگی مذهبی و اعتقادی و به اصطلاح برای دفاع از دین اسلام و این حرفها نبوده است و آنها، اساسا و اصولا، با انسان و انسانیت و با هر گونه عاطفه و احساس بشری جنگ داشته‏اند؛ وحشیانی بوده‏اند که می‏خواسته‏اند انسانیت را نابود کنند و در اینجا است که من هم صرف نظر از هر گونه گرایش دینی و مذهبی خاص، و دست کم به عنوان یک انسان (که علاقمند به خوبیها و متنفر از زشتیها است) خود را در این کشاکش، دخیل و حاضر و حساس می‏بینیم و با به راه انداختن مجلس روضه‏خوانی برای طفل مظلوم امام حسین علیه‏السلام می‏خواهم مخالفتم را با این گروه ضد انسان و ضد عاطفه و مروت بشری، ابراز دارم (پایان کلام شخص ارمنی(.

بدین ترتیب، آیا نمی‏توان استنباط کرد که یکی از رموز گنجانده شدن شهادت طفل شش ماهه‏ی اباعبدالله علیه‏السلام (بر اساس تقدیر و مشیت حکیمانه‏ی حق متعال) در برنامه‏ی عاشورای امام حسین علیه‏السلام، و اقدام حضرت به آوردن شیرخواره به میدان و طلب آب برای

او، دستیابی به همین مقصود، یعنی افشای چهره‏ی ضد انسانی یزید و رسوایی او در برابر تاریخ، بوده است؟