حجةالاسلام آقای شیخ محمد متمسکی از حوزهی علمیهی قم، طی یادداشتی چنین نوشتهاند:
پدرم، آقای شیخ هادی بروجردی، که از قدمای حوزهی علمیهی قم و از شاگردان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری «اعلی الله مقامه» میباشد، در سنهی 1341 شمسی مبتلا به پرستات (حبس البول) گردیده نیاز به عمل جراحی پیدا کرد و در بیمارستان بازرگانان تهران بستری گردید و دکتری به نام دکتر سرکیسیان ایشان را عمل کرد. یک هفته بعد از عمل، بخیهها را کشید و ایشان از بیمارستان مرخص شدند و به قم آمدند و در خانه به استراحت پرداختند، ولی جای بخیهها چرک کرد و از محل عمل، خون و ادرار خارج گشت. هر چه مداوا و پانسمان میکردند فایده نداشت و باز از محل عمل، بول و خون و جراحت خارج میشد. این جریان تا سه ماه ادامه داشت، به طوری که ایشان خانهنشین گشته و از درس و بحث و مسجد محروم شدند. ماه محرم رسید و بنده برای تبلیغ مسافرت کردم. روز چهاردهم محرم بود که از سفر تبلیغ برگشتم، دیدم ایشان کاملا سالم و برای اقامهی نماز به مسجد میروند. پرسیدم: خوب شدید؟
فرمودند: آری!
پرسیدم: چگونه؟!
فرمودند: ابوالفضل العباس علیهالسلام مرا شفا داد!
پرسیدم: چطور توسل پیدا کردید؟
فرمودند: عصر روز تاسوعا بود، تمام اعضای خانواده به روضه رفته بودند و من یکه و تنها داخل خانه بستری بودم. خیلی افسوس میخوردم که از درس و بحث و مسجد افتاده و خانهنشین شدهام. خیلی غمناک و متأثر بودم. یک وقت متوجه شدم که امروز روز تاسوعا و متعلق به اباالفضل العباس علیهالسلام است. گفتم خوب است متوسل به آن حضرت بشوم. خلاصه با دلی شکسته و چشمی گریان، ختم «یا کاشف الکرب…» را شروع کردم و 133 مرتبه آن را گفتم، به طور معجزهآسایی زخم محل عمل، التیام پیدا کرد و دیگر از خون و جراحت اثری نماند. رفتم حمام خودم را تطهیر کردم و به مسجد رفتم، و الحمدلله شفا گرفتم.