شیعیان از دست مهاجمین افغان (که با اشغال ایران و نابودی رژیم صفویه، دست به قتل و غارت ایرانیان گشوده بودند) به علمای نجف شکایت کردند. سیدی از علمای
نجف، در خواب به حضور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیهالسلام رسید. در محضر آن دو بزرگوار بود که عباس بن علی علیهالسلام، در حالی که قلادهی حیوانی را در دست داشت، وارد شد. علی علیهالسلام فرمود: به زودی شیعیان نجات خواهند یافت.
روزی که نادرشاه به زیارت امیرالمؤمنین علیهالسلام مشرف شد، سید نامبرده به وسیلهی چارپا به ملاقات نادر آمد و الله اکبر گفت. نادرشاه علت تکبیر را پرسید؟ سید خوابش را بیان کرد.
نادر امر کرد قلادهای به گردنش (یعنی گردن نادر) انداخته و کشان کشان وی را به حرم برند. وی این عمل را تکرار کرد و از این جهت ایمان مخصوصی به حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام پیدا کرد و گنبد و ایوان مطهر را تعمیر و طلاکاری نمود و مهر خود را: کلب آستان علی نادرقلی (نادرشاه) انتخاب کرد.