جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقام دستهای ابوالفضل العباس

زمان مطالعه: 2 دقیقه

شیعیان و پیروان اهل‏بیت علیهم‏السلام، همان گونه که در معارف و احکام دین از دستورات و فرمایشات آن بزرگواران تبعیت می‏کنند، تمامی آن چیزهایی را هم که به آنها تعلق دارد (از قبیل قبر مطهر، مکان عبادت و محل عبور آنان و امثال آن) مورد احترام و بزرگداشت و تبرک قرار می‏دهند، و این امر را از عوامل متمم ولایت و محبت خود به سرورانشان و لوازم اتباع و تشیع می‏دانند.

و این شیوه، کرداری شایسته و صحیح است، زیرا نقاط مزبور، یا محل دفن آنان است که به زیارتش می‏شتابند، یا جای عبادتشان است که در آن به عبادت حق متعال مشغول می‏شوند، یا مکان سرور آنان می‏باشد که شیعیان با دیدن آن شاد می‏شوند و یا جایگاه حزن و غمشان بوده که پیروانشان در آنجا برای ایشان اندوهگین و اشکبار می‏گردند، و این همان تشیع محض و اقتدای صحیح است.

از این قبیل است آنچه ما در کربلا مشاهده می‏کنیم از مقام دستهای حضرت ابوالفضل علیه‏السلام که از زمان قدیم به عنوان مقام دستهای حضرت ابوالفضل علیه‏السلام شناخته شده و در هر عصری شیعیان به زیارت آن دو مقام شتافته‏اند و هر نسلی از نسل پیشین فراگرفته است که در این دو مکان مقدس به پیشگاه آن حضرت عرض ادب نمایند و همین شیوه‏ی پسندیده که «سیره‏ی مستمره» نامیده می‏شود برای اثبات قداست آن دو مکان

کافی است، وگرنه بسیاری از مشاهده مشرفه مورد سؤال قرار می‏گیرد. (1).

مقام دست راست در سمت شمال شرقی دروازه‏ی بغداد، در محله‏ی باب خان نزدیک در شرقی صحن مطهر ابوالفضل علیه‏السلام قرار دارد. بر دیوار مقام، ضریحی کوچک نصب است که بر کتیبه‏ی آن، دو بیت به فارسی نگاشته شده است که سراینده‏ی آن و نیز تاریخ بنا و ضریح در کتیبه‏ی مزبور مشخص نگشته است. آن دو بیت به قرار زیر است:

افتاد دست راست خدایا ز پیکرم‏

بر دامن حسین رسان دست دیگرم‏

دست چپم بجاست اگر نیست دست راست‏

اما هزار حیف که یک دست بی‏صداست‏

گر مرا افتاد از تن دست راست‏

شکر حق دارم که دست چپ بجاست‏

آن که تن را پی کند در راه دوست‏

تیغ و زوبین، نرگس و ریحان اوست‏

جمله می‏دانید حیدرزاده‏ام‏

جان خود در راه جانان داده‏ام‏

دست من بالای دست ماسواست‏

دست سرباز حسین دست خداست‏

گر نیفتد از بدن در عشق یار

دست باشد در بدن بهر چه کار؟! (2).

مقام دست چپ نیز در بازارچه‏ی نزدیک درب کوچک صحن، واقع در جنوب شرقی می‏باشد که به بازارچه‏ی عباس معروف است. بر دیوار، نرده‏ای نصب است و بر کاشیهای آن اشعار زیر نگاشته شده که اثر طبع شیخ محمد سراج می‏باشد:

سل اذا ما شئت واسمع و اعلم‏

ثم خذ منی جواب المفهم‏

ان فی هذا المقام انقطعت‏

یسرة العباس بحر الکرم‏

هیهنا یا صاح طاحت بعد ما

طاحت الیمینی بجنب العلقم‏

أجر دمع العین و ابکیه أسا

حق أن یبکی بدمع عن دم‏

اگر می‏خواهی از من بپرس و سپس پاسخی قانع کننده را از من دریافت کن: اینجا مکان مقدسی است که در آن دست چپ حضرت عباس علیه‏السلام، آن دریای کرم، قطع شده است. آری در اینجا دست چپ او قطع شد، پس از آنکه دست راستش در کنار علقمه از

تن جدا گردیده بود. اشک دیدگان خویش را بر رخسار جاری ساز و در این غم گریه کن، که شایسته است به جای اشک، خون گریه کرد. (3).


1) نوعا نیز، زمانی که در باب هر یک از سنن و آداب تاریخی شیعه، تحقیق علمی – تاریخی مبسوطی صورت می‏گیرد، معلوم می‏شود که دارای پایه‏های متین و استواری در تاریخ و حدیث و سیره است (ربانی خلخالی(.

2) ریاض القدس قزوینی: جلد 2، صفحه‏ی 81.

3) سردار کربلا: صفحه‏ی 322.