جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نهر علقمه (1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

نهر علقمه، نهری است که از شط فرات سرچشمه می‏گیرد و جدا می‏شود. این نهر پس از جدایی از فرات، از کنار مشهد و مدفن مبارک حضرت اباالفضل علیه‏السلام عبور می‏کند و از آنجا به طرف حرم مقدس امام حسین علیه‏السلام، و سپس به سمت جاده‏ای که به جانب قبر حر شهید علیه‏السلام می‏رود جریان می‏یابد.

در کتاب معجم متن اللغة – که انصافا در موضوع علم لغت بی‏نظیر است – ذیل ماده‏ی » علقم » می‏نگارد: یکی از معانی کلمه‏ی علقمه، نبقه است. سپس در ذیل لغت » نبق » می‏نویسد: یکی از معانی کلمه‏ی نبق، درخت سدر و میوه‏ی آن است. از تعریف فوق به دست می‏آید که واژه‏ی علقمه به معنی درخت سدر و میوه‏ی آن است.

با توجه به نکات فوق، و نیز روایتی که در ذیل خواهیم نگاشت، معلوم می‏شود که در کنار نهر علقمه، درخت سدری وجود داشته است.

چون عرب به درخت سدر علقمه می‏گوید و در کنار این نهر هم، چنانکه در

روایت ذیل خواهیم خواند، درخت سدر بوده، لذا این نهر را علقمه گفته‏اند؛ یعنی، آن نهری که درخت سدر در کنار (یا در نزدیکی) آن غرس شده بوده است.

روایتی که می‏گوید در نزدیکی قبر امام حسین علیه‏السلام (که تا قبر حضرت عباس علیه‏السلام چندان فاصله‏ای ندارد) درخت سدری وجود داشته است بدین شرح است: (1) شیخ طوسی در کتاب امالی با ذکر راویان حدیث از یحیی بن مغیره‏ی رازی نقل می‏کند که گفت: نزد جریر بن عبدالحمید بودم که شخصی از اهل عراق بر او وارد گشت. جریر بن عبدالله از آن شخص راجع به اوضاع عراق جویا شد، وی در جوابش گفت: من از عراق خارج نشدم مگر اینکه هارون‏الرشید دستور داد تا قبر مقدس امام حسین علیه‏السلام را شخم و شیار کردند و امر کرد تا آن درخت سدری که در آنجا بود قطع نمودند.

جریر بن عبدالله پس از شنیدن این موضوع دستهای خود را بلند کرد و گفت: الله اکبر! و افزود:

در این باره، یعنی در باب قطع کردن درخت سدر، حدیثی از پیامبر اعظم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به ما رسیده که سه مرتبه فرموده: » لعن الله قاطع السدرة! «. یعنی خدا لعنت کند کسی را که این درخت سدر را قطع نماید! ولی ما از معنای این حدیث اطلاعی نداشتیم، و اکنون می‏فهمیم که مقصود حضرت، هارون‏الرشید بوده که این درخت را قطع کرده است تا مرقد مقدس حضرت امام حسین علیه‏السلام را تغییر دهد و مردم اثری از آثار این قبر شریف را به دست نیاورند و در نتیجه به زیارت آن بزرگوار نروند.


1) قمر بنی‏هاشم: صفحه‏ی 153 جلد 15 ستارگان درخشان، از حجةالاسلام و المسلمین شیخ محمدجواد نجفی.