جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نگهبان خیام حسینی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

معالی السبطین از دختر علی بن ابی‏طالب علیهماالسلام، حضرت زینب کبری علیهاالسلام نقل می‏کند که گوید: شب عاشورا از خیمه خارج شدم تا به خیمه‏ی برادرم، امام حسین علیه‏السلام، بروم. او در خیمه تنها بود. دیدم مشغول مناجات با خداوندگار است و قرآن را تلاوت می‏کند. با خود فکر کردم در مثل چنین شبی سزاوار نیست برادرم در خیمه تنها بماند. به دنبال این فکر، به سوی خیمه‏های برادران و پسرعموهایم روان شدم تا آنان را بابت این عمل سرزنش کنم. نزدیک خیمه‏ی برادرم، حضرت عباس علیه‏السلام، که رسیدم، صدای همهمه و فریادی به گوشم رسید. پشت خیمه گوش فرادادم، دیدم پسرعموها و برادران و برادرزاده‏هایم گرد هم حلقه زده‏اند و حضرت عباس علیه‏السلام نیز در وسط آنان قرار دارد. وی مانند شیر نیم‏خیز بر روی دو پا نشسته و شروع به سخن نموده است. نخست خطبه‏ای ایراد فرمود که مانندش را جز از برادرم امام حسین علیه‏السلام نشنیده بودم. پس از حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برادرزاده‏ها و عموزاده‏ها و برادران خویش را مخاطب قرار داده و فرمود: فردا چه خواهید کرد؟ آنها گفتند: اختیار ما با توست و ما گوش به فرمان توییم. فرمود: بدانید که اصحاب برادرم نسبت به ما بیگانه و غریبه بوده و بار سنگین مرد همیشه بر دوش اهل خود وی قرار دارد. فردا شما باید در شهادت پیشقدم شوید و نگذارید آنان بر شما در نبرد سبقت بگیرند؛ مبادا مردم بگویند: بنی‏هاشم یاران خود را پیش افکنده و مرگ را با ضرب شمشیر دیگران، از خود دفع می‏کردند. زینب علیهاالسلام می‏گوید:

چون سخن برادرم عباس علیه‏السلام به اینجا رسید، بنی‏هاشم شمشیرهای خود را از نیام کشیده و فریاد زدند: البته که چنین خواهیم کرد، و ما در فرمان تو خواهیم بود.

حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام با جلال و شهامت خاصی، آن شب به پاسداری و نگهبانی خیام حسینی علیه‏السلام مشغول بود و تا صبح لحظه‏ای به خواب نرفت و دشمن از ترس برق شمشیر حضرت ابوالفضل علیه‏السلام نه تنها قدرت شبیخون و حمله به آنان را نیافت بلکه به خواب نیز نرفت. آری، هر چند دریایی از لشگر در اردوی خصم گرد آمده بود، ولی عباس بن علی علیه‏السلام هم شیر بیشه‏ی شجاعت و دست‏پرورده‏ی علی مرتضی علیه‏السلام بود و در آن شب، که یاران امام حسین علیه‏السلام و بنی‏هاشم به مناجات با قاضی‏الحاجات پرداخته و مشغول تلاوت قرآن و رکوع و سجود بودند، عباس بن علی علیهماالسلام سوار بر اسب با شمشیر آخته به حفاظت از آنان مشغول بود، در نتیجه کودکان و زنان حرم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم با خاطری آسوده به خواب رفتند. (1).


1) شخصیت حضرت ابوالفضل علیه‏السلام: صفحه‏ی 104.