جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مراجعت ام‏کلثوم از شام به مدینه و مرثیه سرایی او

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

در جلد عاشر بحار (طبع کمپانی) و غیر آن مروی است که چون یزید خواست عیال الله را روانه‏ی مدینه نماید اموال و اثقال و عطایا را بر زبر هم نهاد… تا آنجا که گوید: آن‏گاه روی به مدینه نهادند، چون دیوارهای مدینه نمودار گردید، ام‏کلثوم با دلی پر از اندوه سیلاب اشک از دیده جاری ساخته به قرائت این مرثیه پرداخت و زمین و آسمان را

منقلب ساخت:

مدینة جدنا لا تقبلینا

فبالحسرات و الأحزان جئنا

ألا أخبر رسول الله عنا

بأنا قد فجعنا فی أخینا

این شعر منسوب به ام‏کلثوم سلام الله علیها در کتب مقاتل مفصل آمده، برای تیمن و تبرک دو بیت از آن را زینت بخش این مجموعه نمودیم.

آن‏گاه بر سر قبر مادرش، فاطمه‏ی زهرا علیهاالسلام آمد و از بانگ ناله و عویل، شور محشر برپا کرد. مردم گریبانها چاک زدند، صورتها خراشیدند، و ناله‏ی واحسیناه به چرخ برین رسانیدند. درآن وقت ام‏کلثوم علیهاالسلام، با چشم پر آب و قلب کباب، بر سر قبر مادر این مرثیه را بگفت که سنگ را آب و آب را کباب نمود:

أفاطم لو نظرت الی السبایا

بناتک فی البلاد مشتتینا

أفاطم لو نظرت الی الحباری‏

و لو أبصرت زین العابدینا

أفاطم لو رأیت بتنا سهاری‏

و من سهر المیالی قد عیینا

أفاطم ما لقیت من عداک‏

فلا قیرات مما قد لقینا

فلو دامت حیاتک لم تزالی‏

الی یوم القیامة تندبینا