جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اثر دعای ام‏کلثوم در شهر سیبور

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

سپهر، در ناسخ گوید: چون اهل بیت رسول خدا را به سیبور (نام شهری نزدیک کفرطاب) کوچ دادند، اهل سیبور جمع شده و پیران و جوانان آنها گرد آمدند. سپس شیخی سالخورده که زمان خلافت عثمان را درک کرده بود، از میانشان برخاست و گفت: فتنه برنینگیزید که همانا این سرها را در تمام امصار و بلدان گردانیده‏اند و کسی از در منع سخن نکرده است، بگذارید تا از شهر شما هم بگذارند. جوانان گفتند که: والله، هرگز نمی‏گذاریم این قوم پلید شهر ما را به قدوم خویش آلوده سازند. در زمان، بشتافته و پل روی آب را که از آن عبور می‏شد، قطع کردند و ساخته‏ی جنگ شدند. در پی این ماجرا، حرب در پیوست و رزمی سخت بر پای ایستاد، چندان که ششصد تن از لشگر ابن‏زیاد دستخوش تیغ فولاد شدند و جماعتی نیز از جوانان سیبور به خاک افتادند. در این وقت ام‏کلثوم فرمود: نام این بلد چیست؟ گفتند: سیبور است. فرمود: «أعذب الله

شرابهم و أرخص أسعارهم و رفع أیدی الظلمة عنهم«.

ابومخنف گوید: از اثر دعای ام‏کلثوم، اگر جهان همه انباشته‏ی ظلم و جور بودی، در اراضی ایشان جز آیت نعمت و بذل و رایت قسط و عدل افراشته نگشتی.