سید بن طاووس در لهوف مینویسد: بعد از ذکر خطبهی علیا مخدره فاطمه بنت الحسین علیهاالسلام، امکلثوم این خطبه را قرائت نمود:
»قالت: یا أهل الکوفة سوأة لکم ما لکم خذلتم حسینا و قتلتموه و انتهبتم أمواله و ورثتموه و سبیتم نساءه و نکبتموهن فتبا لکم و سحقا ویلکم أتدرون أی دواه دهتکم؟! و أی وزر علی ظهوتکم حملتم؟! و أی دماء سفکتموها؟! و أی أموال نهبتموها؟! و أی کریمة سبیتموهن؟! و أی صبیة سلبتموهن؟! قتلتم خیر رجالات بعدالنبی صلی الله علیه و آله و سلم و نزعت الرحمة من قلوبکم! ألا ان حزب الله هم الفائزون و حزب الشیطان هم الخاسرون،» ثم قالت:
قتلتم أخی صبرا فویل لامکم
ستجزون نارا حرها یتوقد
سفکتم دماء حرم الله سفکها
و حرمها القرآن ثم محمد
ألا! فابشروا بالنار انکم غدا
لفی سقر حقا یقینا مخلد
و انی لأبکی فی حویتی علی أخی
علی خیر من بعد النبی مولد
بدمع غریز مستهل مکفکف
علی الخد منی دائما لیس یجمد
یعنی: ای اهل کوفه، قبیح باد روهای شما! شما را چه پیش آمد که از نصرت حسین دست باز داشتید و او را مخذول کردید، تا اینکه او را شهید کردید و اموال او را به غارت بردید و آن را میراث خود شمردید و عیالات او را اسیر کردید و آنها را برهنه و دچار بدبختی نمودید؟! اف باد بر شما، و دور باد رحمت حق از شما! ای وای بر شما! آیا میدانید چه مصیبت بزرگی برپا کردید و چه گناه عظیمی مرتکب شدید و چه خون پاکی را ریختید و چه اموالی را غارت کردید و چه دختران پرده نشین و بانوان آل طه و یس را اسیر کردید؟!
شما کسی را کشتید که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بهتر از همهی جهانیان بود؛ و از سوء کردار شما رحمت از دلهای شما برطرف گردید و دچار قساوت و ضلالت شدید. همانا حزب خداوند فائز و رستگارند و حزب شیطان خاسر و زیانکار. مادرانتان به عزایتان بنشینند، که برادرم را با شکنجه کشتید؛ بزودی جزا داده خواهید شد به آتشی که
خاموشی ندارد. شما خونی را ریختید که خداوند متعال و قرآن و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را حرام کرده بود. همانا به شما بشارت میدهم که فردای قیامت در قعر جهنم مخلد خواهید بود! و من تا زنده هستم، بر برادرم که بهترین مولود پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود، خواهم گریست، به اشکی که چون سیل به صورت من جاری ومتراکم باشد و هرگز خشک نشود.