جزائری مینویسد: در ایامی که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در کوفه تشریف داشت، آن مکرمه را مجلسی در منزل خود بود که برای زنها تفسیر قرآن بیان میفرمود. یکی از روزها تفسیر کهیعص (1) را میفرمود، در این بین امیرالمؤمنین علی علیهالسلام وارد شده و فرمود: شنیدم تفسیر کهیعص را مینمایی؟ عرض کرد: بلی یا ابتاه فدایت شوم.
فرمود: ای نور دیده، آن رمزی است در مصیبت وارده بر شما عترت پیغمبر. پس مصائب و نوائبی را که در آینده بر آنها وارد میشد برای آن مخدره بیان فرمود و با شنیدن آنها فریاد ناله و گریهی آن مظلومه بلند شد (2).
عمان سامانی، شاعر مشهور و دل آگاه شیعی، در شرح وداع جانسوز زینب علیهاالسلام با برادرش امام حسین چنین سروده است:
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
سیل اشکش بست بر شه راه را
دود آهش کرد حیران شاه را
در قفای شاه رفتی هر زمان
بانگ مهلا مهلاش بر آسمان
کای سوار سرگران کم کن شتاب
جان من، لختی سبکتر زن رکاب
تا ببوسم آن رخ دلجوی تو
تا ببویم آن شکنج موی تو
شه سرا پا گرم شوق و مست ناز
گوشهی چشمی به آن سو کرد باز
دید مشکین مویی از جنس زنان
بر فلک دستی و، دستی بر عنان
زن مگو؛ مرد آفرین روزگار
زن مگو؛ بنت الجلال، اخت الوقار
زن مگو؛ خاک درش نقش جبین
زن مگو؛ دست خدا در آستین
1) سورهی مریم: آیهی 1.
2) خصائص زینبیه: صفحهی 27؛ ریاحین الشریعة: جلد 3 صفحهی 57.