امیرالمؤمنین علیهالسلام ابر مرد جهان اسلام، پیوسته ملازمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را داشت. هنوز نوجوان بود که سختترین رنجها را در مکه از دست دشمنان اسلام دید. همچنان که شب هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در بستر پیامبر خوابید و بزرگترین خطر را به جان خرید تا حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم بتواند هجرت کند. و اینجا بود که دربارهی فداکاری
و خلوص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام آیهی شریفهی زیر نازل شد: (و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رءوف بالعباد) (1) «از گروه مردم، کسی هست که از جان خویش در راه تحصیل رضایت خداوند مایه میگذارد و خدا بر بندگان خود مهربان است«.
پس از آن نیز، همراه برخی از دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و یاران راستین آن حضرت از بیراهه به سوی مدینه حرکت کرد و با پایی خونآلود، که آماج خارها گشته بود، وارد شهر گردید و به دیدار محبوب نایل شد.
در اوایل هجرت با حضرت فاطمهی زهرا علیهاالسلام، دختر گرامی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، ازدواج کرد، و خورشید 28 صفر سال 11 هجری غروب نکرده بود که در سن 33 سالگی شاهد رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گردید و به عظیمترین سوگ تاریخ نشست.
معالأسف، با اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حضرتش را در پایان حجةالوداع در غدیر خم به مقام خلافت نصب کرده بود، ولی با تشکیل شورای آن چنانی…. در سقیفه کنارش گذاشتند.
در دوران تاخت و تاز غاصبین خلافت، از عرصهی حکومت خارج گردید و در عین حال قطب معنوی جامعه و گشایندهی طلسم مشکلات و معضلات سیاسی و اجتماعی امت بود، و در کنار آن از آموزش و پرورش مستعدان نیز غفلت نداشت. او در کنار پیامبر، معمار اسلام بود و اکنون مهندس انسان سازی شده بود: ابنعباس، عمار یاسر، ابوذر غفاری، صعصعه، مالک اشتر، و دهها مسلمان فرهیخته و مجاهد آن عصر، از ثمرات همین دوران انزوای آن حضرتند.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، نخستین کسی است که دانشگاه استدلال و برهان را در پهنهی فرهنگ اسلامی تأسیس کرد و معارف الهی را تدوین نمود. برای حفظ الفاظ و ظاهر قرآن ادبیات را شکل داد و دستور زبان عربی را بنیان نهاد و در تمامی علوم زمان دانشمندترین فرد بود.
در ساده زیستی، به گونهی بینواترین فرد زندگی میکرد. تنها رهبری است که سطح زندگیش از تمام افراد کشور پائینتر بوده است. در تغذیهی جسم، از نان جو خشکیده استفاده میکرد و در مقام سجدهی حق، گاه چون چوب خشکیده بر زمین نقش میبست.
1) سوره ی بقره: آیه ی 207.