گرچه در همهی فصلهای این کتاب، از شجاعت عباس علیهالسلام در ابعاد گوناگون سخن به میان آمد، در عین حال در اینجا با نگاهی دیگر نظر شما را به نمودهایی از شجاعت آن حضرت جلب میکنیم:
شجاعت حضرت عباس علیهالسلام به قدری در سطح عالی بود که مانند پدرش حیدر کرار، در جنگ بدر، احد، خیبر و حنین میجنگید،
شمارش زخمیها و هلاک شدگان به دست حضرت عباس علیهالسلام بسیار غیرعادی است، در بعضی از کتب مقاتل آمده: در روز عاشورا 855 نفر از دشمنان به دست عباس علیهالسلام کشته شدهاند.
و نیز تعداد 180 نفر، و 520 نفر و 450 نفر نقل شده است، حتی روایت شده وقتی که دست راست آن حضرت قطع شد، او شمشیر را به دست چپ گرفت، و به جنگ ادامه داد، و با یک دست، غیر از زخمیها پنجاه نفر از دشمنان را به خاک سیاه هلاکت افکند. (1).
روایت شده: هنگامی که حضرت عباس علیهالسلام با یک دست (یعنی دست چپش) میجنگید آن چنان شجاعان دشمن را بر زمین میافکند، و حمله کنندگان را سرکوب میکرد، که از نظر دشمن احتمال رساندن مشک آب به خیمهها، زیاد شد، عمر سعد فریاد زد: «مشک را با تیر، پاره و سوراخ کنید، سوگند به خدا اگر آب به خیمه برسد، و حسین آب بنوشد، همهی شما را با شمشیرش نابود خواهد کرد، مگر نمیدانید که او یکه تاز عرصهی شجاعت، فرزند چابک سوار و قهرمان میدانها علی بن ابیطالب علیهالسلام است؟»
در این هنگام دشمنان به طور دسته جمعی به حضرت عباس علیهالسلام حملهی شدید کردند، آن حضرت چون آتشی که به نیزار خشک افتاده باشد، در میان انبوه لشکر دشمن افتاد و از هر سو آنها را درهم میریخت، به طوری که صد و هشتاد سواره را بر خاک هلاکت انداخت.
در این هنگام ظالمی به پیش آمد و ضربتی بر دست چپش زد و دست چپ او قطع گردید. آن حضرت شمشیر را به دندان گرفت، و بر قلب دشمن حمله کرد، و به شدت با آنها نبرد مینمود، که در این وقت یکی از دشمنان، عمود آهنین بر فرق همایونش زد، همین ضربت باعث شد، که آن حضرت بر زمین افتاد، و فریاد زد، «آخرین سلامم بر تو ای اباعبدالله الحسین.» (2).
1) تذکرة الشهداء، ص 249 و 265 و 267 و 268.
2) تذکرة الشهداء، ص 249.